چکیده:
مسئله این پژوهش ، چگونگی بازنمایی عملکرد اجتماعی زنان در سینمای پس از انقلاب اسلامی ایران است . برای این منظور به مطالعه مقایسه ای بازنمایی ارزش های زن در سینمای بعد از انقلاب و با روش کیفی تلفیقی نشانه شناسی پرداخته است . در چارچوب نظری این تحقیق نظریه نمایش جنسیت و کنش متقابل گافمن و ایده آل تایپ ماکس وبر برای ساخت الگوهای تفسیری و تفسیر ارزش های اجتماعی بازنمایی شده در خصوص زنان در سینمای بعد از انقلاب استفاده شده اند. نمونه های انتخاب شده در دو سطح تحلیل (الگوی روایت بارت ، الگوی سلبی و کادوری ) مورد مطالعه قرار گرفته اند. با مشاهده و تحلیل فیلم ها طبق الگوهای بیان شده ، یافته های تحقیق در دو الگوی تفسیری بیان شده اند. مدل "تحول سوژگی ؛ دگرگونی در تفسیر" بیانگر برساختگی "صبر و تحمل " و "دگرگونی در اندیشه و تفسیر زن " و مدل "دروغ ، چندچهرگی ؛ فریب ساختار" بیانگر برساختگی "دروغگویی" به عنوان عملکرد اجتماعی تکرارشونده و ارزش اجتماعی زن در سینمای ایران پس از انقلاب هستند.
This paper explores the question of how post- revolutionary Iranian cinema represents woman’s social values. We used Goffman’s gender display theory and his interaction theory to make up our theoretical framework for such study، and added Max Weber’s concept of ideal type to address the issue in a more plausible way. The latter section of our theoretical approach was used with the intention to make interpretive patterns of the represented social values of women in post revolutionary Iranian cinema.
Methodologically speaking، this study employed semiotics study that falls in the category of qualitative methods. To meet the requirement of such approach we selected a number of non-probabilistic samples as units of observation from among movies that matched the necessities of our theoretical approach. The samples were analyzed at two different levels 1- Barthes’ narration model، 2- Keith Seleby & Ron Kowdery models.
The findings are presented here based on two following descriptive patterns: 1) “transformation of subjectivity; i.e.، a change in interpretation”. This pattern indicates that values such as “patience and tolerance” are constructed; and 2) “a lying، multi-faced and deceptive figure” that indicates the precedence of a constructivist model of lying. This type of female identity is represented as a socially repetitive behavior and a value that represents how women are depicted in cinema.
خلاصه ماشینی:
"در چارچوب نظری این تحقیق نظریه نمایش جنسیت و کنش متقابل گافمن و ایده آل تایپ ماکس وبر برای ساخت الگوهای تفسیری و تفسیر ارزش های اجتماعی بازنمایی شده در خصوص زنان در سینمای بعد از انقلاب استفاده شده اند.
نظریه نمایش جنسیت و کنش متقابل به طور خلاصه استدلال گافمن این است که تفاوت در رفتار و اعمال زنان و مردان بر اساس تفاوت های زیست شناختی بنیادی میان آنها به وجود نمیآید، بلکه "بسیاری از اعمال اجتماعی که مکررا به عنوان پیامد طبیعی تفاوت های میان دو جنس ارائه و تلقی میشود، عملا ابزاری هستند که آن تفاوت ها را محترم شمرده و تولید میکنند" (اسکات ، ١٩٩٦، ص .
بر اساس روش ترکیبی این پژوهش ، ابتدا سکانس هایی از فیلم های مذکور که به تصویر ارزش های اجتماعی زنان در سینمای پس از انقلاب مرتبط اند، انتخاب و سپس در دو سطح زیر مورد مطالعه قرار می گیرند: ١- الگوی سلبی و کادوری ٢- الگوی روایی بارت در خصوص روش نمونه گیری باید گفت که در تحلیل های کیفی، "نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر هدف تحقیق است " (دایامون و هالوی، ٢٠٠١، ص .
بر این اساس ، نکته قابل توجه در فیلم های مطالعه شده در دوره اصولگرایی، ساختار شکل بسته در ذهن زنان به عنوان افرادی از جامعه است که مناسک دروغ و چند چهرگی را در رفتار بیانگرانه آنها بنا میدهد.
بنا بر این نظر و با توجه به اینکه در سکانس هایی از فیلم های مورد مطالعه دوره اصولگرایی، دروغگویی به عنوان ارزشی مثبت برای زنان برساخته و به شکل عملکرد اجتماعی تکرار شونده ای بازنمایی میشود، سبب شکلگیری ساختاری جدید خواهد داد."