چکیده:
در قرآن کریم گرچه به ایمان آوردن دستور داده شده ولی در برخی آیات آن، ایمان امری غیر ارادی و هدیهای الهی شمرده شده است. این چالشی تئوریک بر راه تربیت دینی است و تا این گشوده نشود، امکان تربیت دینی در عمل نخواهد بود. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی، نگرشهای تفسیری خردگرا بررسی گردیده و کوشیده شده است با تفسیری حاشیهای (و نه کانونی) از طباطبایی و نگاهی کانونی (و نه حاشیهای) از غزالی راهی برای این چالش پیشنهاد شود و دلالتهای آن در تربیت دینی روشن گردد. نتیجه بررسیها این شد که آن گروه از آیاتی که ایمان را در اراده خداوندی دانسته است در یک تراز؛ و آیاتی که ایمان را در اراده بشر دانستهاند در ترازی دیگر باید معنی کرد. در تراز نخست سخن بر سر تمهید مقدمات ایمان راستین است. آدمی باید بکوشد که ایمان راستین را دریافت دارد و برای این کار بسترسازی لازم است. این بسترها پالودن دل آدمی از عواطف منفی و خوی بد و آراستن آن به عواطف مثبت و خوی نیک است. با این کوششها، مقدمات فراز آمدن به تراز دوم آماده میگردد که ایمان راستین، ای بسا چونان هدیهای الهی به بشر ارزانی داشته شده و فرد با چشم جان، متعلق ایمان را خواهد دید و به آرامش خواهد رسید. بنابراین، تربیت دینی را باید بر احساسات و عواطف شاگردان متمرکز نمود. در چنین تربیتی نخست باید احساسات شاگرد را در مسیری مثبت جاری کرد و عواطف او را درگیر ایمان کرد. پالودن دل از عواطف منفی و آراستن آن با عواطف مثبت زمینه ساز فهمی ژرف می گردد که امکان روی آوردن به ایمان را برای او ممکن می سازد.
خلاصه ماشینی:
ج) اما صرفنظر از آن دشواریها، آنچه در اين نوشتار بدان پرداخته خواهد شد، چالشی نظری است که در نگاه نخست در قرآن کريم، پژوهشگرِ ايمان را به خود مشغول میدارد: از سويي، در برخی آيات قرآن کريم ايمان هديهای الهی دانسته شده است که تنها خداوند میتواند آن را به آدمی ارزانی دارد و از سوی ديگر، در آياتی ديگر، ايمان امری ارادی و به اختيار انسان دانسته شده است و حتی به آن دستور شده که آدميان بايد ايمان آورند.
باید یادآور شد که در برخی از آيات قرآن کريم، هدايت به معنای ايمان به کار گرفته شده است؛ برای نمونه هممعنایی این دو واژه را در همسنجی دو آیة زیر میتوان ديد: - «إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (آلعمران، 177) - «أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ» (بقره، 16؛ نيز بقره، 175).
3. راه حل پیشنهادی با «بررسی متقاطع و همزمان» (و نه تنها توجه به سياق روايي) آيات قرآن جهت دستيابی به فهمی فراگير از مسئله ايمان، میتوان فرضی ديگر را پيش نهاد؛ آياتی که سخن از اختيار آدمی در ايمان به ميان آوردهاند، ناظر به کوششهای پيشينی آنان است - اينکه آنان میکوشند (يا بايد بکوشند) زمينههای لازم را برای ايمان داشتن فراهم آورند.
(London & New York: Routledge) Frankena, William (1966) A Model for Analyzing a Philosophy of Education; The high school journal, Vo. 2.