چکیده:
زمینه و هدف: کشتار جمعی سلب عمدی حیات از جمعیتی بیش از دو نفر است که در یک شرایط زمانی و مکانی قرار دارند. با توجه به عدم جرم انگاری این جنایت در اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی، سایر مقررات بینالمللی و حقوق کیفری کشورمان عدهای از حقوقدانان آن را نسلکشی دانستهاند و عدهای نیز آن را در قالب جنایات علیه بشریت قرار دادهاند. هدف از نگارش این مقاله، بررسی وضعیت حقوقی کشتار جمعی در نظام حقوقی ایران از یکسو و نیز اسناد بینالمللی موجود از سوی دیگر میباشد.روش: این مقاله به شیوه اسنادی نوشته شده است. منابع ارجاع شده در مقاله حاضر به روش کتابخانهای مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتهاند. محققان، منابع حقیقی شامل کتب فارسی، مقالات، پایان نامهها و ... و نیز اسناد و منابع خارجی را واکاوی کردهاند. در بخش منابع مجازی نیز بنابه تناسب، از اسناد اینترنتی معتبر بهره گرفته شده است. یافتهها: از نظر صلاحیت نیز با توجه به اینکه این جنایت از جنایات منحصرشده در اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی نمیباشد لذا فقط زمانی دیوان صلاحیت رسیدگی به این جنایت را دارد که در قالب جرایم جنگی، جنایت علیه بشریت و نسلکشی قرار گیرد. نتیجهگیری: با توجه به اهمیت کشتار جمعی لازم است تدابیری در سطح جهانی برای آن اندیشیده شود و با توجه به اهداف دیوان کیفری بینالمللی در زمینه بیمجازات نماندن مجرمین بینالمللی بهتر است این جنایت نیز در زمره جنایات محصورشده در صلاحیت دیوان قرار گیرد تا درصورتیکه کشوری صلاحیتش را نسبت به این جنایت اعمال نکرد، مرتکب چنین جنایتی بیمجازات نماند.
خلاصه ماشینی:
"در این عمل باید نتیجه مورد نظر که همان سلب حیات از عدهای بیش از دو نفر است محقق شود تا بتوان گفت که این عمل کشتار است، زیرا وقتی که از کسی یا گروهی سلب حیات نشده چگونه میتوان گفت کشتار رخ داده است؟ فرض کنید شخصی به قصد کشتن عدهای مکانی را بمبگذاری میکند اتفاقا در همان روز حادثه بنا به دلایلی هیچ فردی در آنجا حاضر نمیشود و بمب منفجر و بهجز خسارات مادی هیچ شخصی در این حادثه به قتل نمیرسد، پس در اینجا کشتار جمعی محقق نشده زیرا نتیجه که همان سلب حیات است محقق نشده است، یا در مثال دیگر، شخصی بهسوی عدهای تیراندازی و موجب زخمی شدن چند نفر میشود در اینجا نیز مسلما نمیتوان گفت که کشتار جمعی صورت پذیرفته حتی اگر دو نفر در این تیراندازی کشته شوند، زیرا در عنصر مادی آن قتل بیش از دو نفر لازمة کشتار جمعی است و در مثالهای فوق ممکن است مرتکب به جرم دیگری غیر از کشتار جمعی محکوم شود (مالمیر، 1384: 84).
حال سؤالی که مطرح میشود این است که آیا جنایات جنگی نیز میتواند مشمول کشتار جمعی قرار گیرد؟ با توجه به ماده 8 اساسنامه دیوان میتوان گفت زمانی که در جنگ، طرفین درگیر، اقدام به کشتن اشخاص نمایند با توجه به سایر شرایط میتوان آنها را محکوم به کشتار جمعی نمود."