خلاصه ماشینی:
ارتش را فلج می دیدند، نیروهای مردمی سازمان یافته نبود، آن ها که در خارج بودند، چنان انسجامی را در داخل کشور نمی دیدند، چند استان ـ مخصوصا آن ها که مورد نظرشان بود ـ به صورت ظاهر وضعی داشت که به نظر می رسید که در حاکمیت ایران نیست مانند کردستان و بخشی از آذربایجان غربی، خوزستان را هم آشوب زده می دیدند از طرفی «مدنی» هم که استاندار آن جا بود آدم نالایق و خائنی بود و درست در جهت اهداف آنان حرکت می کرد، انسجام سیاسی در کل کشور به چشم نمی خورد، لیبرال ها و گروهک ها همواره در پی فتنه انگیزی و آشوب به پا کردن بودند، ایران نه از غرب و نه از شرق حمایت نمی شد بلکه همه در توطئه شریک بودند و از طرفی دیگر چنین می پنداشتند که یک مرکز تصمیم گیری قاطعی در سطح کارهای اجرائی وجود ندارد، تمام این عوامل دست به دست هم داد و آن ها را وادار به چنین اقدامی برای رهائی از عواقب انقلاب اسلامی نمود.
اکنون مقدار نفتی که صادر می کند متجاوز از هفتصد هزار بشکه از طریق ترکیه نمی تواند باشد، آن هم خیلی آسیب پذیر است زیرا امید ندارد لوله هائی که از کردستان عبور می کنند برای همیشه سالم بمانند، تازه این پول ها را برای مصارف جنگی می خواهد، بنابراین، طرح های عظیمی که در شرف تکوین بوده راکد مانده است و رکود این طرح ها خسارت جبران ناپذیری برای عراق دارد زیرا: الف ـ مجریان طرح، مقاطعه کاران و کسانی که طرف قرارداد بودند، برای تأخیر و معطل ماندن طرح ها، ماشین ها و کارخانه هایشان خسارت های عمده ای می گیرند.