چکیده:
توسعه حومه نشینی در شهر زنجان همگام با روند مدرنیزاسیون و مهاجرت وسیع روستاییان به این شهر همراه بود. تقارن زمانی این دو رویداد که از دهه 1360 ملموس تر می گردد، در جابجایی اکولوژیکی گروه های جمعیتی بین بافت جدید و قدیم شهر موثر بوده و جمعیت مهاجر بلاتکلیف یا گروه های مهاجری که چند سال از سکونت آنها در نقاط حاشیه ای نمی گذرد جایگزین جمعیت بافت قدیم می گردد. ساکنین بیگانه با محیط جدید نتوانستند همخوانی و انطباق لازم را با محیط فیزیکی ایجاد کرده و به دلیل ویژگی های خاص اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود صلابت گذشته این بافت ها را حفظ کنند. علاوه بر آن عملکرد نامطلوب و نابرابر مدیریت شهری در ارائه خدمات و امکانات بر وخامت اوضاع افزود. و این بافت ها را به فضاهای مساله دار شهری تبدیل نمود. پژوهش حاضر بر آن است که با دیدی اجتماعی- فضایی به تحلیل علل فرسودگی محدوده موردمطالعه پرداخته و تا حد امکان سعی بر آن دارد که نقش مدیریت شهری بر فرسودگی این بافت ها را آشکار نماید. محدوده موردمطالعه با 34 هکتار مساحت قسمتی از بافت قدیم شهر زنجان و معروف به محله دباغ ها می باشد
خلاصه ماشینی:
تحلیل اجتماعی - فضایی بافت های فرسوده شهری در راستای احیاء و پیشگیری از فرسودگی بیشتر مطالعه موردی : محله دباغ ها- زنجان دکتر ژیلا سجادی عضو هیئت علمی دانشگاه شهیدبهشتی دکتر ابوالفضل مشکینی عضو هیئت علمی دانشگاه زنجان حمیدرضا حمیدی دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری ، دانشگاه شهید بهشتی چکیده حومه نشینی در شهر زنجان همگام با روند مدرنیزاسیون و مهاجرت وسیع روستاییان به این شـهر همـراه بـود.
این محله در مجاورت هسته اولیه شهر قرار دارد و با بیش از ١٠٠ سال قدمت ، هم اکنون محل اسکان عناصر غیربومی (٧٠% جمعیت مهاجر) است که از شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسبی برخوردارند.
با توجه به ارتباط غیرقابل انکار فضای فیزیکی با محیط اجتماعی ، تحلیل اجتماعی - فضایی بافت های فرسوده شهری نتایج سودمندی در راستای بهسازی و نوسازی آنها به دست خواهد داد.
مبان نظری مسئله بافتهای فرسوده شهری نظریه های متعددی در زمینه ساماندهی و احیاء بافت های قدیم و فرسوده شهری ارائه شده است که می توان آنها را از یک دیدگاه به دو دسته تقسیم نمود: دسته اول که ساماندهی بافت را با حفظ ساکنان فعلی در محل پیشنهاد می کنند و دسته دوم که علاج کار را در جابه جایی ساکنان فعلی جستجو می نمایند.
Gentrification theory برای این سوال ندارد که ساکنین رانده شده از مرکز شهر در کجا باید اسکان یابند آیا آنها بافت غیررسمی و فرسوده دیگری در نقطه ای از شهر بوجود نخواهند آورد؟ در بین نظریه های ارائه شده ، نظریاتی که حفظ ساکنان فعلی را در دستور خود قرار داده اند، پسندیده تر بوده و شأن و منزلت انسان را ارزشمند می پندارد.