چکیده:
زبان فارسی، خصوصا در سال هایی که بخش بندی و تمایز زبان ها مورد توجه رسانه ها و عموم مـردم جهـان قـرار گرفتـه ، در شمار زبان های پویا و پرتحرک جهان به شمار نیامده است . تا آنجا که مشـاهده مـیشـود، زبـان هـای انگلیسـی، فرانسـوی، اسپانیایی، آلمانی و ایتالیایی در شمار زبان های برجسته جهان محسوب میشوند. از دیگر سو، زبان روسی و عربـی و آلمـانی نیز، از این قافله عقب نمانده و خود را به معرفی سطح جهانی رسانده اند. در این مقاله ، کوشش شده اسـت ضـمن اشـاره بـه دلایل برجسته شدن یک زبان و قرارگرفتن آن در جایگاه زبان بین المللی، علل ارتقاءنیافتن رسمی زبان فارسـی بـه جایگـاه زبان های برجسته جهان ، با توجه به قابلیت های جهانی آن ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. به همین جهـت ابتـدا در بخـش نخست مقاله ، موانع کسب جایگاه مناسب زبان فارسی و مشکلات درونـی آن مـورد توجـه قـرار گرفتـه و در بخـش دیگـر، رویکردی به موانع جهانی شدن زبان فارسی داشته ایم . در پایان مقاله ، با نگاهی به سابقه درخشـان زبـان فارسـی، یـادآوری کرده ایم که با توجه به قابلیت های درونی و برونی این زبان و اهتمام گویشوران آن ، زبان فارسی میتواند جایگـاهی برتـر در میان سایر زبان ها داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش میخواهیم بـه پاسـخ این پرسش ها برسیم که آیا این زیان و کوتاهی همه متوجه متن و بطن زبان ما است ؟ و یا همـه متوجـه عالم سیاست و ضرورت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نظام ها و حکومت هاست ؟ معیارها و ترازوهای برجسته شدن زبانی و فرورفتن زبانی دیگر چیست ؟ در دست کیست ؟ و چگونه در صحنۀ جهانی خودنمایی میکند؟ با اظهار تأسف باید گفت علیرغم اهتمام پراکنـدة بسـیاری از محققـان بـه مقولـۀ زبـان ملـی، کوششی مستقل و برانگیزنده ای، چنان که باید، در زمینـۀ عنـوان ایـن مقـال ، دیـده نمـیشـود.
یکی مشکلات درونی که به کاربران زبان فارسی و نظام های سیاسی ایـران و دو کشـور فارسـی زبـان دیگر(تاجیکسـتان و افغانسـتان ) و نیـز تـا حـدی بـه متخصصان این زبان و فرهنگ مربوط است ، دیگر مشکلاتی که به بیـرون حـوزة جغرافیـایی و زبـانی و فرهنگی ایران وابسته است .
مسلم اسـت که در میان دانشمندان در باب هر دانش و نظری اختلاف است ؛ اما اگر به دامنـۀ سـخنان ضـد و نقـیض صاحب نظرانی که در باب اهمیت زبان فارسی، مشکلات ، موانع ، قابلیت ها و دیگر خصوصیات زبان فارسی سخن گفته اند، نگاهی بیفکنیم (داوری اردکانی، ١٣٨٤: ١٠ به بعد)، شاهد شکاف های عمیق و گسـترده ای در میان صاحب نظران خواهیم بود که رسیدن یا نزدیک شدن به یک وحدت رویه را امری محال مینماید.