چکیده:
در این مقاله شخصیت های افسانه های ایرانی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتـه انـد. تاکنون شخصیت به صورت مشخص فقط در ادبیات داستانی و نمایـشی مـورد تحلیـل قرار گرفته و شخصیت پردازی در افسانه ها بـه علـت تـکبعـدی بـودن و تـا انـدازهای سطحی بودن شخصیت ها مانع از بررسی دقیق آنها شده اسـت . در ایـن مقالـه ابتـدا بـه شخصیت پردازی در ادبیات نمایشی و سپس به وجوه اشتراک این شخصیت پـردازی بـا شخصیت پردازی در افسانه های ایرانی اشـاره مـی شـود و در انتهـا نیـز شخـصیت هـای افسانه ای معرفی می گردند.
خلاصه ماشینی:
ساير خصلت هاي افسانه ها عبارت از: مبالغه و اغراق، پايان خـوش، شخصيت هاي تغييرناپذير و ثابت ، فـانتزي، خيـالبـافي ، وجـود اشـيا و شخـصيت هـاي جادويي ، غلبه عنصر سرگرمي بر ساير عناصـر، اعتقـاد بـه عنـصر تقـدير و سرنوشـت ، ساختار ساده، حضور قشرهاي مختلف و مطلق گرايي ، شکل ساده و ابتـدايي و سـاختار نقلي و روايتي است ، همچين تأکيد بـر حـوادث خـارقالعـاده، عـدم تحـول و تکـوين شخصيت ها و گردش ماجرا بر محور حوادث خلق الـساعه از ويژگـي ديگـر افـسانه هـا مي باشد.
اين شخصيت هميشه داراي دشمني اسـت کـه يـا رو در رو بـا قهرمان به مقابله بر مي خيزد يا اين که در ابتدا ضعيف و کم توان و ناراضـي از وضـعيت موجود است اما به تدريج در روند قصه از قدرتي شکست ناپذير بهرهمند مي شـود و در پايان ماجرا به ناهنجاريها و بي عدالتي ها غلبه کامل مي کند.
يکـي ديگـر از شخصيت ها در افسانه هاي ايراني کوسه است کـه بـه کچـل شـباهت فـراوان دارد و در بسياري موارد در نقش يک همکار و مددکار حيله گر ظاهر مي شود، اما در بعضي مـوارد نيز به صورت يک ارباب ظالم در افسانه آورده مي شود که به کارگرانش ظلم مي کنـد و در پايان به وسيله يکي از کارگران که ظاهري ساده و ديوانه دارد، به روز سـياه نـشانده مي شود و همه چيزش را از دست مي دهد و در پايان در رودخانه غرق مي شود.