چکیده:
نوشتار «بررسی دیدگاه برخی خاورشناسان در مورد قرآن بسندگی و نفی احادیث» که در شماره هشتم سال پنجم مجله قرآنپژوهی خاورشناسان انتشار یافته است به رد دیدگاههای آوروئس در مورد حدیثبسندگی پرداخته است و نوشتار حاضر را میتوان در واقع تکمله یا تتمهای بر نوشتار مذکور تلقی کرد. در این نوشتار، بعد از چند توصیه در مورد شیوه پاسخگویی مقاله فوق، به اشکالات دیدگاه قرآنبسندگی آوروئس پرداخته شده است. نخست به اشکال مبنایی آن یعنی تفسیر به رأی آیات قرآن و عدم توجه به همه آیات اشاره گردیده، سپس دلایل قرآن، تاریخی و عقلی برای اثبات حقانیت احادیث و کارکرد آنها آورده شده است. بر اساس آیات متعدد اثبات شده که حدیث مکمل قرآن واقعیتی تاریخی است که بهترین دلیل بر وجود واقعی آن، مجموعههای حدیثی شیعه و اهل سنت است. همچنین نقد برخی احادیث ضعیف از سوی دانشمندان مسلمان نمیتواند دلیل انکار اصل حدیث شود.
خلاصه ماشینی:
"اینجاست که شکل پاسخگویی به آوروئس و امثال وی فرق میکند و در کنار پاسخهای حلی باید جوابهای نقضی هم به این قبیل خاورشناسان ارایه داد که اگر حقیقتا قرآن را قبول دارند که بر مبنای آن، انکار حدیث را نتیجه گرفته و بدان سو گرایش پیدا کردهاند، قاعدتا نباید در مقابل استدلالهای طرف مقابل که آنها نیز علاوه بر قرآن، به دلایل دیگر هم استناد میکنند، مقاومت نموده یا به مقابله برخیزند؛ به عبارت دیگر، اگر مخالفان نظریه آوروئس، هم از قرآن و هم از غیر قرآن ثابت نمودند که سخن وی باطل است و نمیتوان با تکیه بر بخشی از آیات ـ آن هم صرفا بر پایه برداشتهای شخصی خویش ـ به نفی حدیث اقدام نمود، نباید از پذیرش سرباز زند؛ زیرا فرض بر این است که لااقل قرآن را قبول دارد که بر مبنای آن، نفی احادیث را نتیجه میگیرد.
چگونه میتوان از قرآن سخن گفت، ولی دهها و بلکه صدها حدیث پیامبر در تفسیر آیات را نادیده گرفت ؟ حتی اگر گواهی تاریخ را نپذیریم، مگر میتوان به شهادت عقل و منطق بیاعتنا بود و با بی پروایی بیان داشت که پیامبر در طول بیست و سه سال دوران پر فراز و نشیب نبوت خویش، جز قرآن سخن دیگری بر زبان نرانده است؟ آیا خطبههای حضرت در نمازهای جمعه یا سخنرانیهای ایشان پیش از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و مواعظ اخلاقی و پند و اندرزهایی که به مناسبتهای مختلف و گاه به درخواست اصحاب یا دیگر مخاطبان بیان میداشتند و در کتابهای مختلف و متعدد تاریخی و حدیثی شیعه و سنی به یادگار مانده، انکار شدنی است؟ آیا میتوان پذیرفت که پیامبر مبلغ دین و مروج شریعت باشد، ولی در عین حال جز قرآن و کلام وحی، سخن دیگری نگفته باشد؟ جالب است که بخشی از احادیث پیامبر ـ هرچند محدود ـ در نهج البلاغه و از سوی علی7 نقل شده است که هیچکس نمیتواند در اصالت و صحت آن تردید روا دارد."