چکیده:
استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در دهه اخیر، رشد روزافزونی یافته است و این پرندهها از ابزاری برای تجسس، به اسلحه جنگی تمامعیار مبدل شدهاند. ارتش آمریکا در نقاط متعددی از جهان مانند افغانستان، پاکستان، یمن، لیبی و سومالی بهطور پیوسته از هواپیماهای بدون سرنشین برای مقاصد گوناگون بهره میبرد. ورود این پرندههای بدون سرنشین به میدانهای نبرد، طرح سؤالات حقوقی متعددی را در حقوق بینالملل و بهطور خاص، مباحث مربوط به حقوق توسل به زور و حقوق مخاصمات مسلحانه مطرح کرده است. پاسخ به این سؤالات، موضوع این مقاله است.
During the last decade, States have progressively increased their utilization of UnmannedAerial Vehicles (hereinafter UAVs). These aircrafts have evolved from a mere instrumentof surveillance and espionage to full-scale combat weapons. The United States Army, forinstance, employs UAVs in different parts of the world such as Afghanistan, Pakistan,Yemen, Libya and Somalia. The advent of UAVs as a combat asset has brought to foreseveral important issues in International Law, especially in the Law Regulating the Use ofForce and in the Law of Armed Conflict. The present article endevours to answer the saidquestions
خلاصه ماشینی:
() اما این موضعگیری قابلدفاع نیست که عملیات نظامی علیه دولت صاحب سرزمین صورت نمیگیرد و هدف تنها گروههای تروریست حاضر در قلمرو آن هستند زیرا بههرحال نمیتوان این حقیقت را نادیده گرفت که دولت قربانی با عبور از مرزهای بینالمللی، درحال انجام عملیات نظامی در سرزمینی است که بر آن سلطه و حاکمیتی ندارد و عملا درحال نقض یکی از اساسیترین اصول حقوق بینالملل نوین، حداقل پس از تدوین منشور سازمان ملل یعنی تساوی حاکمیت دولتها و احترام به تمامیت ارضی آنان است.
در این حالت بهنظر نمیرسد بتوان دلیل موجهی برای عملیات یکجانبه دولت قربانی یافت و نهایتا شیوه برخورد مناسب باید از طریق تمهیدات دوجانبه مورد بررسی قرار گیرد چون درهرحال دفاع مشروع با وجود اهمیت و جایگاه عرفی خود در نهایت، استثنایی بر اصل منع توسل به زور است و به همین سبب باید همواره تلاش کرد تفسیر مضیقی از آن ارائه شود.
در میان تهدیدهای جدی که علیه حقوق غیرنظامیان و بهدلیل مشارکت مستقیم آنان در مخاصمات مسلحانه بهعمل میآید، یک مورد بیش از بقیه در سالهای اخیر نظر حقوقدانان را به خود جلب نموده است و آن راهکار جدیدی است که دولت ایالات متحده() و متحدان وی برای مقابله با گروههای تروریستی مانند القاعده یا سایر گروههای مشابه در جنگهای نامتقارن در پیش گرفتهاند و بر اساس آن، فعالان نظامی و احتمالا سیاسی مخالف خود را خارج از میدان نبرد و گاه بهصورت غافلگیرانه از بین میبرند.