چکیده:
در سالیان اخیر، محیطزیست آبی حوزه خلیج فارس در کنار انواع مشکلات زیستمحیطی، شاهد شیوع تاملبرانگیز پدیدهای به نام کشند سرخ بوده است. این پدیده به زعم کارشناسان، منجر به ورود خسارات عمدهای به زیست بوم دریایی و آبزیان این منطقه شده است. بااینحال، ابعاد حقوقی و دیپلماتیک آن، چندان مورد توجه کارشناسان امر قرار نگرفته است. این مقاله به دنبال تحلیل مسئولیت بینالمللی دولتهای ساحلی حوزه خلیج فارس در پرتو آموزههای حقوق بینالملل در زمینه پیشگیری، کنترل و جبران خسارات زیستمحیطی وارده بر محیطزیست دریایی خلیج فارس ناشی از کشند سرخ است. فرض اساسی این مقاله بر این مبنا استوار است که نظام حقوق بینالمللی عرفی و قراردادی حاکم بر محیطزیست دریایی خلیج فارس، دولتهای ساحلی را متعهد به انجام اقداماتی جهت پیشگیری، کنترل و جبران خساراتی از این دست نموده است.
In recent years the Persian Gulf water environment has been encountered with a remarkable phenomenon called “Red Tide”. This phenomenon, in the view of experts, has resulted in great damages to marine ecosystem and aquatics of the region. Yet, the legal aspect of the phenomenon has not been considered by the given experts. In this article, we analyze the international responsibility of the Persian Gulf coastal states in the light of international law provisions on the prevention, control and the reparation of environmental damages derived from the Red Tide. The presumption of the article is based on the customary and conventional international law system which governs the Persian Gulf environment and requiring the coastal states of the Persian Gulf to take required measures for prevention, control and the reparation of damages of these kinds.
خلاصه ماشینی:
باوجود اینکه این پدیده در کنوانسیون و سند خاصی مد نظر قرار نگرفته است، تعهدات دولتها در اسناد منطقهای و بینالمللی در جهت پیشگیری و همچنین جلوگیری از آلودگی محیطزیست دریایی به نوعی راهکارهایی را برای کنترل و جلوگیری از بروز یا تشدید پدیدۀ کشند سرخ ارائه دادهاند.
هرچند کشند سرخ ناشی از آلودگیهایی است که در اسناد مذکور مورد بررسی قرار گرفته است، بنابراین برای بررسی تعهدات کشورها باید به اسناد بینالمللی که بهطور عام به مسئلۀ محیطزیست دریایی و نیز اسناد منطقهای که بهطور خاص به این امر مرتبط هستند، استناد نمود.
از سویی بسیاری از خسارتهای واردشده در این حوزه، ناشی از اعمال ممنوعۀ( 3 ) کشورها همچون قصور در ایفای تعهدات خود مبنیبر پیشگیری و جلوگیری از آلودگی و ایراد خسارات به محیطزیست، خاصه مناطق مشترک است و از سویی دیگر، گاهی خسارتهای زیستمحیطی قابل توجهی در نتیجۀ اعمالی بروز میکند که از منظر حقوق بینالملل و محیطزیست، نه تنها خطا نیستند بلکه مجاز نیز میباشند.
ارتباط بحث ذکرشده در خصوص اصل «همسایۀ خوب» و تعهدات ناشی از آن با موضوع پیش رو در آن است که ایران و کشورهای حوزۀ خلیج فارس باوجود اینکه نسبت به قسمتهایی از این منبع طبیعی که در قلمرو حاکمیتشان قرار دارد بر اساس «حق حاکمیت بر منابع طبیعی»، حق داشته و بر اساس حقوق بینالملل میتوانند سیاستهای زیستمحیطی خود را اعمال نمایند، اما اصولی از حقوق بینالملل محیطزیست مانند اصل «همسایۀ خوب»، این حق طبیعی را محدود کرده است.