چکیده:
آنچه در پی میآید بخش هایی از جلســه دوم از مجموعه چهار ســخنرانی اســتاد شهید مرتضی مطهری با عنوان «خدا در اندیشــه انســان » است که در ســال ١٣٥٤ در مسجد صاحب الزمان تهران ایراد شده است . در این جلسه ، ایشان ضمن بیان ریشه اشتباه برخی مورخان دین ، نظریه هایی را که برای دین منشــا غیرالاهی معرفی کرده اند از چند جهت بررســی و نقد میکنند. انتشارات صدرا کتاب خدا در اندیشه انسان را بهار ١٣٩٣ منتشر خواهد کرد.
خلاصه ماشینی:
آن مسأله اين بود که اگر يک نظريه در هر رشــته اي از رشــته ها، چه مربوط به مسائل طبيعي يا رياضي و چه مربوط به مســائل الاهي و يا هر نوع ديگر از مسائل ، براي بشر مطرح شود در حالي که ريشة منطقي دارد، يعني مقتضاي تفکر بشر است ، در اينجا جست وجو کردن از علل ديگر، بي مورد اســت .
ولي مسائلي هست که منطق بشر هيچ وقت اقتضاي چنين نظريه اي را نمي کند؛ يعني اگر انســان همين قدر منطق را وارد کنــد، اين فکر مي رود دنبال کارش ، يعني بي منطقي مطلق است که اين چنين انديشه اي را به وجود مي آورد.
در حالي که اول بايد ديد اصلا چيزي در بين بوده اســت که منطقا بشــر را به سوي اين فکر هدايت کند يا نبوده ؟ نمي گويم منطق درست يا غلط ، آن مرحلة بعد است .
شما که اين حرف را مي زنيد و مي گوييد بشر به علت جهل ، به دين گرايش پيدا کرد پس ناچار اين حرف را قبول کرده ايد که بشــر بــه قانون عليت عامه پي برده بود، يعني مي دانســت هر حادثه اي علتي دارد، ولي چون علت طبيعي را نمي شــناخت سراغ علت ماوراءطبيعي رفت .
پس اگر بگوييم منشــأ پيدايش فکر ماوراءالطبيعه ، جهالت و ناداني يا خوف و ترس بوده اســت ، بايد معتقد شــويم آقاي اييشــتين که اين قدر اظهار عقيده به خدا مي کند و تماشاگه راز، پژوهش نامه انديشه هاي استاد مرتضي مطهري مي گويد من به خدا اعتقاد و ايمان دارم شــعورش نمي رســد!