خلاصه ماشینی:
"منطقه الفراغ انتقال فرهنگ بررسی ترجمهپذیری نظام معنایی اشعار فارسی دکتر لیلا محرری/ دکتری تاریخ اندیشــه از دانشگاه Sorbonne Nouvelle/ Paris III اشاره: آیا آنچه یک اثر هنری بیان میکند، به زبان مفهومی قابل بیان است؟ آیا کلیت معنایی آن اثر در زبان مفهوم حفظ میشود؟ این سؤال دربارهی شعر که با کلام سروکار دارد و لذا قرابت بیشتری با زبان مفهومی دارد، پررنگتر میشود؛ همچنین در ترجمهی شعر به زبان دیگر میتوان با وضوح بیشتری به این مسئله پرداخت.
از اولین این آثار به لحاظ قدمت از گاتاهای اوستا9 که بگذریم، شاهنامهی فردوسی، رباعیات حکیم عمرخیام، گلستان و بوستان سعدی، دیوان حافظ، فیه ما فیه، دیوان شمس و مثنوی رومی، هفت پیکر نظامی، الهینامه و منطقالطیر عطار نیشابوری، غزلهایی از هاتف اصفهانی، سندبادنامهی ظهیری سمرقندی، سیاستنامهی خواجه نظامالملک، لوایح و هفت اورنگ جامی، عبهرالعاشقین روزبهان بقلی شیرازی و دهها مورد دیگر علاوه بر چندین جنگ از ادبیات ایران نمونههایی از ادب و فرهنگ فارسیاند که بهتدریج و از قرن هفدهم به بعد توسط متفکران و شرقشناسان به زبان فرانسه ترجمه شدهاند.
تغییر چند بارهی زبان و دین از طرفی، و اختیار کردن مذهب شیعه ـکه دارای چنان دروازهی عظیم گشادهای برای بروز دعاوی و گرایشهای متفاوت فکری و عقیدتی است و مروری بر تاریخ چندصد سالهی ایران بهخوبی آن را نمایان میکندـ از سوی دیگر، در تنوع معنایی تصاویر ادبیات این زبان، چنان دستودلبازی نشان داده، که بازنمایاندن هر کلمهی آن در زبانی دیگر، اگر بگوییم مترجم را وادار به انتخاب یکی از دهها تصویر میکند، بیراه نگفتهایم."