چکیده:
در دورة قاجار بندر بوشهر درکرانة شمالی خلیج فارس معتبرترین بندر تجاری ودروازة جنوبی ورود تمدن مغرب زمین به شمار می رفت . به دنبال تحولات فرهنگی دورة ناصری ومظفری با رشد شتابان مدرسه سازی جدید که با همت مردانی چون میرزاحسن رشدیه همراه بود در بندر بوشهر هم با تلاش احمدخان دریابیگی حکمران بنادر خلیج فارس وباهمکاری برادران سعادت مدرسه ای جدید درسال ١٣١٧ ه .ق ./۱۲۷۸ ه .ش .تاسیس شدکه به دلیل خدمات فرهنگی و نقش معلمان و دانش آموزان این مدرسه در افتتاح مدارس جدیددر جنوب ایران این مدرسه به لقب «مادر مدارس جنوب ایران » مشهور شده است . مقالة حاضر نگاهی به روند شکل گیری این موسسه آموزشی جدیدو تحولات فرهنگی آن از آغاز تاسیس تا پایان سلطنت پهلوی اول دارد.
خلاصه ماشینی:
"آگاهی توأم با اقدام مرحوم احمدخان دریابیگی حکمران بنادر و جزایر خلیج فارس و همگامی و مساعدت های مالی بعضی از بازرگانان و دیگر اصناف بوشهری نیز راهگشای تأسیس مدرسه ای شد، که نام «مدرسة سعادت مظفری بوشهر» یافت و همان گونه که از اسنادو مدارک موجود برمی آید، تأسیس این مدرسه در سال ١٣١٧ هجری قمری با استقبال بی نظیر عامة مردم وبه ویژه اقشار فقیروکم درآمد روبه روشد.
که مرحوم احمدخان دریابیگی به فرمان محمدعلی شاه برای دو سال دیگربه حکمرانی بنادر تعیین گردید، خوانین دشتی و دشتستان که از پیشرفت های علمی ـ فرهنگی دانش آموزان مدرسة سعادت آگاه شده بودند، درصدد برآمدند، که فرزندان خود را برای تحصیل به بوشهر گسیل دارند، تا درآن مدرسه به تحصیل مشغول شوند؛ اما از ترس این که مبادا فرمانروا و کارگزاران دولت در بوشهر به بهانة عدم پرداخت عواید دولتی فرزندان آنها رابه گروگان گیرند، از این اقدام مهم تربیتی استنکاف می ورزیدند.
٣ـ سواد فرمان محمدعلی شاه قاجار به احمدخان دریابیگی که در مدرسة سعادت نگهداری می شود و با خطی زیباو مذهب نوشته شده چنین است : «جناب جلالت مآب اجل امیرالامراء دریابیگی حکمران بوشهر و بنادر فارس به مراحم و الطاف خاطر معدلت مظاهر اقدس همایون ملوکانه مفتخرو مباهی بوده بداند از قراری که توسط وزارت علوم و معارف به عرض حضور باهرالنور همایون ما رسیده مدرسه ای برای تحصیل و تربیت اطفال در بوشهر احداث گردیده که اطفال مبتدی در آنجا در تکمیل و تحصیل علوم مشغول شوندو از قرار اظهاری که نموده بودند، سابقا در بوشهر معمول بوده هر وقت میان خوانین بلوکات و خوانین دیگر مشاجره و اختلافاتی واقع می شده حکومت مرکزی از کسان خوانین و ملاکین اطفالشان را گرو می گرفتندبه این ملاحظه ، اندیشه دارند اطفال خود را درمدرسه بگذارند."