چکیده:
شیخ اشراق از موافقان نظریه وجود ذهنی است و برای اثبات آن برهان اقامه کرده است. او به تمایز عالم ذهن و عین و وجود صور معقوله در ذهن اذعان می کند، اما ملاک ادراک و تعقل از نظر وی صورت معقوله نیست. ادراک حقایق از نظر سهروردی با شهود مستقیم و بی واسطه نفس حاصل می شود که او آن را علم اشراقی می نامد. پس ملاک ادراک از نظر او علم اشراقی نفس است؛ و صورت معقوله که همراه با علم اشراقی در ذهن حاصل می شود و به عقیده شیخ اشراق وجودی مثالی دارد، تبعی و ثانوی به شمار می آید. نفس با علم اشراقی به درک اشیا نایل می شود و در این هنگام براساس برهان شیخ اشراق صورت شی ء در ذهن وجود پیدا می کند. بنابراین اعتقاد سهروردی به وجود ذهنی با علم اشراقی ناسازگار نبوده، قابل جمع است.
خلاصه ماشینی:
"سهروردی بنیان گذار حکمت اشراق در فلسفه اسلامی نیز مسئله وجود ذهنی را به منزله فصلی مستقل در آثار خود نیاورده و به عنوان یک مسئله مجزای فلسفی به آن نپرداخته است؛ اما جای این پرسش هست که این حکیم مسلمان در مسئله وجود ذهنی چه موضعی دارد؟ آیا شیخ اشراق وجود ذهنی را همان انحفاظ ماهیت در ذهن و خارج می داند؟ با بازخوانی اصول معرفت شناسی سهروردی باید دانست که آیا او در این باره با ابن سینا فیلسوف برجسته پیش از خود هم رأی است؟ تبیین نظریه وجود ذهنی و اقوال مخالف آن مدعای آن دسته از حکمای مسلمان که با مسئله وجود ذهنی موافق اند، دو مطلب است: یکی این است که علم صرفا رابطه ای اضافی میان عالم و معلوم نیست، بلکه هنگام ادراک، پدیده ای در ذهن آدمی موجود می شود؛ دوم اینکه آنچه در ذهن موجود می شود، همان ذات و ماهیت شی ء خارجی مدرک است (محقق داماد، 1379).
البته ادراک حضوری را که به اضافه اشراقی حاصل شده و با حضور نفس معلوم نزد عالم قرین است، مجال غفلت یا غیبت در آن نیست و شرح این قسم خاص علم را شیخ اشراق نه در این موضع، بلکه در بخش فلسفی کتاب حکمة الاشراق و دیگر آثار خود بیان می دارد (جوادی آملی، 1386، ج 1ـ4، ص 341)."