چکیده:
قوه خیال در بین سایر قوای ادراکی چه نقش و وظیفه ای بر عهده دارد؟ آیا ادراک خیالی امری مادی و مربوط به عالم محسوسات است یا امری است مجرد؟ ابن سینا و سهروردی قوه خیال را به منزله یکی از قوای باطنی معرفی می کنند و نیز خیال را یکی از مراحل ادراک می دانند. در این مقاله نخست مبانی جهان شناسانه و سپس مبانی نفس شناسانه ابن سینا را بیان می کنیم. ابن سینا با مشرب مشائی به بحث قوه خیال می پردازد. وی قوه خیال را قوه ای می داند که صورت های موجود در حس مشترک را در خود نگاه می دارد و در جریان ادراک خیالی، خیال را به عالم حس محدود می کند. سپس مبانی جهان شناسانه و نفس شناسانه شیخ اشراق را بیان می کنیم. سهروردی نیز با مشرب اشراقی به بحث قوه خیال می پردازد. وی همانند ابنسینا قوه خیال را مادی می داند، اما در جریان ادراک خیالی، نظریه ابن سینا را نمی پذیرد و صورت های مشاهده شده در قوه خیال را صوری می داند که در قوه خیال ظهور یافته اند. به نظر او یک عالم داریم غیر از عالم ماده که اصل همه چیز آنجاست و در جریان ادراک خیالی صور موجود در آن عالم در قوه خیال ظهور می یابند. او این عالم را عالم مثال (صور معلقه) می نامد. در قسمت پایانی مقاله نیز به اشتراک ها و اختلاف های دو فیلسوف می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
"قوه خیال برای این صورت از نظر اینکه صورت، منسوب به چیزی است که از داخل یا خارج آمده خزانه نیست؛ بلکه به این جهت خزانه است که صورت نحوی از تجدید یافته و اگر این صورت به همان نحوی از تفصیل و ترکیب باقی بود که از خارج آمده، آن گاه می توانست این قوه آن را ثابت نگهدارد و همچنین اگر صورت برای این قوه از سببی دیگر آشکار شده بود و چون به سببی از اسباب تخیل و تفکر با تشکلات سماوی صورتی در خیال متمثل شد و ذهن متوجه آن نبود ممکن می گردد که این صورت در خود حس مشترک به همان هیأتی که دارد مرتسم شود و درنتیجه شخص رنگ هایی می بیند و صداهایی می شنود که در خارج وجود ندارد و از خارج هم نیامده پس قوه خیال علاوه بر اینکه صور حسی را حفظ می کند صور دیگری را نیز حافظ است که این صور از راه حس دریافت نشده است.
اینکه گفته شد ادراک خیالی در مرحله پس از ادراک حسی قرار دارد بدین معنا نیست که خیال بعد از پایان یافتن حس حاصل می شود؛ بلکه همیشه به همراه احساس صورتی که در قوه خیال بازتاب یافته باقی می ماند؛ ولی اولا بین این دو ادراک تفاوت است و ثانیا ادراک خیالی در قوه دیگر که وظیفه آن حفظ صور است تحقق می یابد.
نتیجه گیری در این مقاله دیدگاه ابن سینا و شیخ اشراق را درباره قوه خیال و ادراک خیالی بیان، و درباره اشتراک ها و اختلاف های دو فیلسوف نیز بحث کردیم."