چکیده:
در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن تفکیک نظرات گوناگون پیرامون معنای لغوی و اصطلاحی مدخل «استبطان »، به جایگاه علمی و اصطلاحی معنای آن در زمینه ءادبیات عرفانی و قرآنی پرداخته شود. دراین جستار نشان داده شده است که معنای مفهومی و اصطلاحی «استبطان »در حقیقت به معنای «دیدن ماهیت ذات اشیاء» و یا مسئله ء «بینندگی و دیدن ماهیت الاشیاء» است واز جایگاه ارزنده ای در ادبیات عرفانی برخوردار است ؛به ویژه آنکه برخی از فیلسوفان غرب درباره آن به ابهام افتاده ، و به طور کلی با بیان نظراتشان ،منکر شناخت و ماهیت ذات اشیاء جهان پیرامون خود شده اند؛ بنابراین سه محور اساسی این پژوهش ، عبارت اند از:١- بررسی معنای لغوی و اصطلاحی مدخل «استبطان »و تفکیک نظرات پیرامون آن . ٢- جایگاه کاربردی معنای مفهومی و اصطلاحی واژه ی «استبطان » در میان برخی از شواهد ادبی و عرفانی و قرآنی . ٣- تحلیل و بررسی معنای اصطلاحی مدخل «استبطان » از منظر ادبیات عرفان اسلامی .
خلاصه ماشینی:
دراین جستار نشان داده شده است که معنای مفهومی و اصطلاحی «استبطان »در حقیقت به معنای «دیدن ماهیت ذات اشیاء» و یا مسئله ء «بینندگی و دیدن ماهیت الأشیاء» است واز جایگاه ارزنده ای در ادبیات عرفانی برخوردار است ؛به ویژه آنکه برخی از فیلسوفان غرب درباره آن به ابهام افتاده ، و به طور کلی با بیان نظراتشان ،منکر شناخت و ماهیت ذات اشیاء جهان پیرامون خود شده اند؛ بنابراین سه محور اساسی این پژوهش ، عبارت اند از:١- بررسی معنای لغوی و اصطلاحی مدخل «استبطان »و تفکیک نظرات پیرامون آن .
در ادامه ، برای به تصویر کشیدن و بیان معنای اصطلاحی واژه ء «استبطان » در زمینه ء ادبیات عرفانی، و روشن تر شدن مطالب ، به برخی از شواهد ادبی در متون عرفانی برخی از شاعران و عارفان اشاره میکنیم که در اصل به مسئله «شناخت و ماهیت اشیاء» و قدرت «بینندگی» فرد مدرک و مستبطن میپردازند: مولانا جلال الدین بلخی، در بیتی ، از غزل (١٢٧٠) دیوان شمس ، چنین میگوید: «چشم گشا شش جهت ، شعشعه ءنوربین گوش گشا سوی چرخ ، ای شده چشم تو گوش » (مولانا، ١٣٨٣: ٥٥١) یعنی: ای که دیدن و فیض خداوند شامل حالت گردیده است ، با چشمت گوش بده .