چکیده:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش بهشیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبکهای عشقورزی زوجین شهر خرمآباد بود. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرمآباد در سال 89 - 1388 بودند. نمونه پژوهش30 زوج (60 نفر) بودند که از بین افراد در دسترس انتخاب شده، بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. زوجین گروه آزمایش، بهمدت 8 جلسه تحت آموزش بهشیوه تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. در پایان از هر دو گروه، پس آزمون بهعمل آمد. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه سبکهای عشق ورزی «لی» بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش بهشیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبکهای عشقورزی رمانتیک، دوستانه، واقعگرایانه، شهوانی و فداکارانه تاثیر دارد (05/0>p) ولی بر سبک عشق ورزی بازیگرانه تاثیر ندارد(05/0<p). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آموزش بهشیوه تحلیل رفتار متقابل توانسته است که سبکهای عشقورزی رمانتیک، دوستانه، واقعگرایانه، شهوانی، و فداکارانه زوجین را بهبود بخشد
خلاصه ماشینی:
"یکی از نظریههایی که در بهبود روابط انسانی Kunkel &amp; Burleson Thao Gonzaga etal Finch Kanemasa etal Levine Cramer etal Andrew Nielson کاربردهای مؤثری دارد، نظریه تحلیل رفتار متقابل 1 است.
پژوهشهایی، اثر بخشی تحلیل رفتار متقابل را بر کاهش تعارضات زناشویی(سلامت، 1384)، سازگاری زناشویی (دانش، 1385)، رضایت زناشویی (ترکان، 1385)، شیوههای رویایی با استرس (فرهنگی و آقا محمدیان، 1385)، خود پنداره (صادقی و همکاران، 1388)، پیدایش عقاید مثبتتر در زمینه روابط با کارمندان (جسنس 7 ، 1975)، در جلوگیری از افزایش تعارض و خشونت (گری 8 ، 2006) و بر توسعه مهارتهای ارتباطی، درک دیگران و خود ابرازی (محمدی و همکاران، 2010) نشان دادهاند.
و با توجه به نتایج این پژوهش آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک عشقورزی بازیگرانه زوجین در سطح 05/0 در مرحله پس آزمون (22/0 P=) و آزمون پیگیری (77/0P=) مؤثر نبوده است.
همچنین یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهشهای سلامت (1384)، دانش (1385)، ترکان (1385)، فرهنگی و آقامحمدیان (1385)، صادقی و همکاران (1388)، جسنس (1975)، گری (2006)، و محمدی و همکاران (2010)، مبنی بر اثر بخشی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش تعارضات زناشویی، سازگاری زناشویی، رضایت زناشویی، شیوههای رویایی با استرس، بر خود پنداره، پیدایش عقاید مثبتتر در زمینه روابط با کارمندان، جلوگیری از افزایش تعارض و خشونت و بر توسعه مهارتهای ارتباطی، درک دیگران و خود ابرازی همسو است."