خلاصه ماشینی:
محور این بخش معرفی کامل ترجمة ابوبشر یا بررسی انتقادی آن نیست بلکه تأمل بر این معناست که او میمزیس(μίμησης) را چگونه ادراک و ترجمه نموده است و یا بعبارتی برای ترجمة این واژه از چه اصطلاح یا اصطلاحاتی استفاده نموده است؟ ابیبشر در نخستین باب از ابواب فنالشعر یا بتعبیر او صنعةالشعر میگوید: شعر حماسی، تراژدی و همچنین کمدی و شعر دیتی رامب و بخش عمدة نی زدن و چنگ نواختن بطور کلی انواع تشبیه و محاکات هستند: فکل شعر و کل نشید شعری ننحی به اما مدیحا و اما هجاء و اما دیثرمبوی الشعری و نحو اکثر اولیطیقس و کل ما کان داخلا فی التشبیه و المحاکاۀ صناعه الملاهی من الزمر و العود و غیره.
( 126 ) نکتة بسیار مهم اینکه در حالی که در متن یونانی فقط اصطلاح میمزیس مورد استفاده بوده و در عین حال بعید بوده در ترجمه از یونانی به سریانی (زبانی که ابیبشر فنالشعر را از آن زبان به عربی ترجمه نموده است) علاوه بر میمزیس از اصطلاح مشابه دیگری استفاده شده باشد، ابیبشر در ترجمه خود علاوه بر محاکات از اصطلاح تشبیه نیز استفاده کرده و در ادامة ترجمة خویش دائم از «المحاکاة و التشبیه» استفاده میکند.
اصطلاحات محاکات و تشبیه همان اصطلاحات برگزیده متی بن یونس است که ابنسینا نیز از آنها استفاده میکند، اما او بعنوان یک فیلسوف شرح و تفسیر دقیق و عمیقی از میمزیس دارد که ورود اصطلاحی چون تخییل را در شرح کاملتر این مفهوم ضروری میسازد؛ امری که محمد عیاد معتقد است ابنسینا متأثر از فارابی (که او را باحتمال قوی واضع اصطلاح تخییل میداند) آن را در تفسیر کلمه محاکاة مذکور در ترجمة ابیبشر مورد استفاده قرار داد.