چکیده:
عبدالقادر بیدل دهلوی هرچند در بین پژوهشگران و ادبدوستان به شاعری معروف است، ولی نگاهی اجمالی به آثار منثور وی این مهم را ثابت میکند که بیدل در نویسندگی نیز ید طولایی داشته است و کتاب "چهار عنصر" - مفصلترین اثر منثور وی - بهترین گواه این مدعاست. این اثر عرفانی- ادبی که در اصل اتوبیوگرافی بیدل است همانند اشعار وی دارای ویژگیهای سبکی خاص و منحصربهفردی است و نظر به این که این اثر ارزشمند تا به حال کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، لذا نگارنده در این نوشتار سعی دارد ضمن شناساندن این کتاب ارزشمند و بررسی محتوای آن، ویژگیهای سبکی آن را نیز از ابعاد مختلف دستوری و زبانی و بیانی مورد مطالعه و تحلیل قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
""خلیلالله خلیلی"، ضمن تأیید پیچیدگیهای نثر "چهار عنصر" مینویسد: «یا خود این مطالب از مباحث بسیار غامض علمی است مانند مبحث وحدت وجود و روح یا یکی از مباحث شاعرانه است که بیدل مهارت خود را در آن به کار برده و خواسته مثلا از دیدن غبار، نثری شیوا و لطیف ترتیب دهد و آن را به پیرایههای ادبی و صنایع معنوی بیاراید» (خلیلی، 1383: 87).
هر وقت که اشعار دیگران را میآورد به نام شاعر آن اشاره میکند و شعر را نیز بعد از فعل نقل قول میآورد، مثال: به زبان ارشادبیان، فرمود، لمولوی معنوی: «این تویی ظاهر که پنداری توییهست اندر توی تو از بیتویی او تو هست اما نه این تو که تن استآن توئی کان برتر از ما و من است توی تو در دیگری آمد دفینمن غلام مرد خودبین چنین» (همان: 47) یا: شاه حقیقت پناه، این ابیات مغربی رحمهالله بر زبان مبارک راند: «ما جام جهاننمای ذاتیمما هادی عالم صفاتیم گو مرده بیا که روحبخشیمگو تشنه درآ که ما فراتیم» (همان: 88؛ نیز رک: 71 و 310) ث - 7) شیوه خاص توصیف یکی دیگر از مهمترین نکات قابل ذکر در شیوههای بیانی "چهار عنصر" "شیوه توصیف" است."