چکیده:
مقالهای که در پی میآید بخشی از پژوهش همهجانبهای است که در شناخت عناصر سبکی (صور خیال، زبان، موسیقی، عناصر اجتماعی و بیانی) شعر سده دوازدهم و سیزدهم به انجام رسیده است. شعر دورهای که به دوره بازگشت ادبی مشهور گشته، بیشترین ظهور خود را در غزل نشان داده است. غزل این دوره بهتر از دیگر قالبهای شعری از محیط اقلیمی و فرهنگی سدههای دوازدهم و سیزدهم تأثیر پذیرفته و از اصالت بیشتری برخوردار است، از این جهت که شعر این دوره پرورده انجمنهای ادبی بوده است بهتر آن است که شعر این دوره به نام "شعر انجمن" خوانده شود. شعر انجمن همچون دیگر دورههای شعر فارسی از صور خیال به نحو شایستهای بهرهمند شده است. تشبیه و استعاره و کنایه و مجاز در شعر انجمن در راستای سبک ساده و روان شاعران بهصراحت نشاندهنده روح مشتاق و عاشق شاعران این دوره است، روحی که گرد عشق میگردد و به تجلیات گونهگون آن دلبسته است. واقعگرایی شاعران سبب صمیمیت کلام و تصویر شاعرانه و مجذوب کردن مخاطب شده است به گونهای که میتوان گفت در راستای جریان وقوع گویی شاعران پیش از سبک هندی، شعر دوره اول بازگشت ادبی (دوره افشار و زند) در تمام زمینههای شعری از جمله تصویرپردازی و فضاسازی، از یک نوع طبیعتگرایی ساده به دور از هر گونه تصنعی حکایت میکند.
خلاصه ماشینی:
"در روزگار افشار و زند و قاجار، شاعران با روی آوردن به غزل، مثنوی و قصیده آثار دلانگیزی به ادبیات فارسی هدیه کردند که معمولا به دلیل گرایش برخی از شاعران دوره قاجار بهویژه دوره فتحعلی شاه به شعر سدههای پنجم تا هفتم، منتقدان ادبی، تمام جریان شعر این دوره طولانی را به نام "بازگشت ادبی" خواندهاند که به دلایل گوناگون این اصطلاح درست نیست؛ این دلایل در خلال بحثهای این مقاله ارائه شده است.
البته این شیوه در سنت شعر فارسی بیسابقه نبوده است (مثلا نظامی) ولی قاآنی توجه خاصی به نقاشی شعر و شعر نقاشی دارد: «آفرین بر کلک سحرانگیز آن صورتنگارکز مهارت برده معنیها درین صورت به کار راست پنداری مثالی کرده زین تمثال نقشاز عروس ملک و شوی بخت و زال روزگار کرده یک سو نوعروسی نقش کاندر صورتشهر که بگشاید نظر عاشق شود بی اختیار از تنش پیدا نزاکت همچو نرمی از حریردر رخش پنهان لطافت همچو گرمی از شرار خیزرانقد، ارغوانخد، ضیمرانمو، مشکبوسیمسیما، سروبالا، ماهپیکر، گلعذار چشم او بی سرمه همچو چشم نرگس دلفریبزلف او بی شانه همچو زلف سنبل تابدار» (قاآنی، 1380: 352) در بررسی مقایسهای تصویرپردازیهای شاعران "انجمن مشتاق" یعنی آغاز این دوره و انجمن نشاط و انجمن خاقان، به این نتیجه میرسیم که شاعران آغاز این دوره به واقعیتهای تلخ و شیرین روزگار خویش بیشتر توجه کردهاند، در حالی که شاعران دوره قاجار به سنتهای ادبی وفادار بودهاند بیآن که توجهی به محیط اجتماعی و مردمان محروم و فقیر و درمانده روزگار خود داشته باشند."