چکیده:
این مقاله انشعابات امامیه را پس از شهادت امام حسن عسکری بررسی می کند و به تبیین بنیادی القاب قائم، صاحبالامر، حجت و مهدی، متداول ترین القاب امام دوازدهم، میپردازد. آن گاه هریک از این القاب و سیر تکوین تاریخی و آیینی هرکدام بررسی می شود و ولادت معجزه گونه امام مهدی و ظهور اعجازگونه حضرت در حج و نکات آیینی آن ارائه می گردد
شهادت امام عسکری دورهای بسیار حساس و مهم را در تاریخ تشیع اثناعشری نشان می دهد و مباحث متعددی را در آیین امامت مطرح میسازد غیبت امام دوازدهم دشوارترین و جدی ترین دوره را در زندگی نواب اربعه آن حضرت به وجود آورد و جامعه تشیع را با نقدهای درونی و برونی مواجه ساخت . خردمندی و هوشیاری سفرای امام غایب تحت هدایت و تدبیر بینظیر آن حضرت موجب شد وحدت امامیه در دوره شکلگیری آیین تشیع دوازده امامی حفظ شود و کوششهای فکری و تلاشهای عقلانی و علمی نخبگان شیعه در سالهای بعد از غیبت به بار بنشیند تا به گونه موثر و کارآ امامت حجت غایب اثبات گردد.
خلاصه ماشینی:
واژه امامیه در اینجا و در دیگر جاها برای شیعیانی به کار میرود که خط امامان حسینی را تا امام حسن عسکری(، از طریق امام علی بن موسی الرضا( پذیرفتند و پس از آن، امامت امام دوازدهم را قبول کردند و گروه شیعیان اثناعشری را تشکیل دادند.
نوبختی، آیینهای محوری هریک از چهارده فرقهای را که بعد از شهادت امام عسکری( به وجود آمد، به صورت زیر خلاصه میکند: فرقه اول این گروه معتقد بودند که امام حسن عسکری( دار فانی را وداع نکرده است و در پرده غیبت به سر میبرد و قائم خواهد بود.
اینان باور به وجود پسری پنهان برای امام عسکری( را همانند هرگونه ادعا درباره هر شخص دیگر که از دنیا رفته و فرزندی از خود باقی نگذاشته، مانند پیامبر اسلام( و عبدالله بن جعفر صادق میدانند، همانگونه که میتوان ادعا کرد علی بن موسی الرضا( بیش از یک پسر داشته است.
آنان معتقد بودند که امام حسن عسکری( جانشین پدرش بود و وقتی از دنیا رفت، برادرش جعفر به امامت رسید، همانگونه که امامت موسی کاظم( بعد از برادرش عبدالله اتفاق افتاد؛ چنانکه این امر مستند به حدیثی است که بزرگترین پسر امام جانشین پدرش میشود.
مطالعه منابع اولیه این دوره ما را بدین نکته رهنمون میسازد که تصور کنیم حداقل در آغاز تاریخ امامیه (اواخر قرن سوم و آغاز قرن چهارم قمری و نهم و دهم میلادی) نقش امام دوازدهم بیشتر به صورت قائم و صاحبالأمر درک میشده و مهدویت آن حضرت به عنوان منجی انتهای تاریخ برجسته نشده و مورد تأکید قرار نداشته است.