چکیده:
در این مطالعه نحوه اثرگذاری قیمت نفت و نوسان های قیمت نفت بر بازدهی بورس و نوسان های بازدهی بورس مورد بررسی قرار می گیرد. به این منظور از روش مارکوف- سوئیچینگ استفاده شده است. به منظور استخراج نوسان های قیمت نفت از سه روش فیلتر HP، مدل GARCH و مدل تحلیل موجک (Wavelet) استفاده شده است. بر اساس برآوردهای انجام شده روش تحلیل موجک نتایج دقیق تر و با جزئیات بیشتر نسبت به سایر روش ها دارد. نتایج نشان می دهد که افزایش قیمت نفت بر بازدهی بورس اثر معناداری ندارد و تنها باعث کاهش نوسان ها در بازدهی بورس خواهد شد، همچنین نوسان های قیمت نفت در مقیاس D1(t) اثر معنا داری بر بازدهی بورس ندارد اما نوسان های مقیاس D2(t) و D3(t) در شرایط رونق بازار اثر مثبت و معناداری بر بازدهی بورس دارد. به علاوه بر اساس، نتایج برآورد مدل ها ماتریس انتقال نیز نسبت به مقیاس بندی نوسان های قیمت نفت حساس بوده است.
In this article we survey money neutrality in long-run according to king - Watson’s method (1997). For this purpose SVAR model with Money stock، Liquidity and GDP data during 1972- 2010 have been used. The results show that the money neutrality and money definition doesn’t have relationship. Changes in the stock of money and liquidity does not affect the production and because the rate of money growth and Liquidity growth rate are zero-order integrated، discussion about long-term relationship would not be reasonable. So in order to increase the production in the economy، we must turn to supply side policies that increases labor productivity and efficiency and increases the production. Results also indicate that at 1% level of confidence، neutrality of long-run money could not be rejected. Under the constraints of short-run money neutrality، similarly the result doesn’t lead us to reject neutrality of long-run money. According to Lucas monetary misinterpretations theory (1972) it should be noted that production response to changes in money stock could be negative. This means that negative monetary shocks could cause that the Lucas long-run aggregate supply curve lose its verticality so negative monetary shocks have real effects in the short run.
خلاصه ماشینی:
نفت براي برخي کشورهاي صادرکننده آن مهم ترين منبع درآمدي حساب مي شود و قيمت نفت و نوسان هاي آن از اين کانال نيز مي تواند بر بخش حقيقي و همچنين بازار سرمايه اثر بگذارد، به طوري که در بسياري از کشورها که مديريت درآمد نفتي مناسبي ندارند افزايش قيمت نفت با افزايش درآمد دولت و افزايش پايه پولي همراه شده که آثار تورمي دارد.
همچنين مطالعات آروري وراولت (٢٠٠٩)، ماقيره و الکانداري (٢٠٠٧) وميموني و همکاران (٢٠١٢) با استفاده از روش هاي مختلف اقتصادسنجي و براي کشورهاي حوزه خليج فارس که صادرکننده هاي عمده نفت هستند به اين نتيجه رسيدند که بين قيمت نفت و بازده بازار سهام در اين کشورها رابطه مثبت وجود دارد.
٤. داده ها و اطلاعات براي برررسي اثر نوسان هاي قيمت نفت بر بازده بازار سرمايه در قالب مدل مارکوف - سوئچينگ از دو سري زماني قيمت نفت خام ايران و شاخص قيمت بورس اوراق بهادار تهران (TEPIX) به صورت ماهانه و از مهر ماه ١٣٧٦ تا خرداد ماه ١٣٩١ استفاده شده است .
بر اساس نتايج مدل (٣) که شاخص نوسان هاي قيمت نفت آن از روش HP (VO١) به دست آمده است بيشتر شدن نوسان ها و نااطميناني هاي قيمت نفت در شرايط رکودي بازار و در شرايط رونق اثر معناداري بر بازدهي بورس ندارد.
بر اساس نتايج به دست آمده براي بررسي اثر قيمت نفت بر نوسان هاي بازدهي بورس مي بايست از سري نويززدايي شده قيمت نفت استفاده شود که نتيجه دقيق تر حاصل شود.
M. Miller (2009), "Do Structural Oil-Market Shocks Affect Stock Prices?", Energy Economics, Vol. 31, PP.