چکیده:
این مقاله به مبحث تربیت معلم از منظر چالش برانگیز ساختار برنامه درسی تربیت معلم و اجرای آن اختصاص دارد. در این زمینه مواضع گوناگونی ابراز می شود که این گونه گونی امر تربیت معلم را به لحاظ نظری و به تبع آن در عمل با بحران مواجه کرده است. این وضعیت خاص ایران نیست. بنا به شواهد موجود، در سطح جهان نیز پژوهش های به عمل آمده هنوز نتوانسته اند به روشنی نشان دهند که کدام برنامه درسی تربیت معلم و با کدام ساختار از اثر بخشی بیشتری برخوردار است و قادر است معلمان توانمندتر و موفق تری را به کلاس های درس گسیل نماید. موقعیت مساله ای این مقاله در ایران را به شکل دقیق تر می توان با استفاده از کلید واژه «تمامیت خواهی» توضیح داد. از یکسو، اصحاب آموزش و پرورش در تلاش هستند که این دستگاه را به عنوان یگانه نهاد صالح برای تربیت معلم معرفی نمایند و برای متقاعد ساختن مراجع سیاستگذار نیز از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند. اقدام برای تاسیس دانشگاه ویژه تربیت معلم (یا دانشگاه ویژه فرهنگیان) با حمایت شورایعالی انقلاب فرهنگی، با فرض عهده دار شدن مسئولیت تام و تمام تربیت معلم در ابعاد مختلف توسط آن، مهم ترین مظهر این سیاست تمامیت خواهانه و بخشی نگر است. از سوی دیگر، گروهی از صاحبنظران دانشگاهی از ایده رقیب و بدیلی حمایت می کنند که تمامیت خواهانه به دنبال استقرار همه جانبه تربیت معلم در دانشگاه ها و به ویژه دانشگاه تربیت معلم تهران هستند و نهاد آموزش و پرورش را فاقد صلاحیت جزئی و کلی برای ورود به این عرصه معرفی می نمایند.
مدعای اصلی این نوشتار بدین ترتیب آن است که در کشاکش این دیدگاه های تمامیت خواهانه باید به دنبال راهبردی بود که جایگاه تربیت معلم را به دنبال یک رخداد خطیر ملی و فرابخشی به رسمیت شناخته و برای اجرای برنامه درسی تربیت معلم با توجه به این ویژگی ها تعیین تکلیف نماید. الگوی مشارکتی پیشنهادی با توجه به مولفه های اساسی برنامه درسی تربیت معلم ارائه شده است و از نقسیم کار حمایت می کند.
This article engages the reader with a critical and challenging issue in teacher education domain. The issue chosen is the structure of the program which extends itself quite naturally to the issue of implementation in terms of institutions involved. The author argues that although there is no definite answer to the question of which pre-service teacher education program assures training of effective teachers، a viable teacher education curriculum should consist of four elements، together forming an image of a square. The four elements are described as: content (disciplinary) knowledge component، general educational knowledge component، content specific professional knowledge coupled with practicum and induction، which refers to a one year monitoring and coaching of novice teachers. The four-sided program needs to be implemented in a cooperative spirit which involves the higher education sector and public education sector، thus depicting a cross-sectoral picture of the task of teacher education. The first two components come naturally under the expertise of universities and the last two are components for which the public education sector is better prepared.
The implementation scheme discussed in the article presents a serious challenge to the current thinking and policy direction in Iran which has recently rested the case for teacher education by awarding all the responsibilities to the public education sector and exempting the higher education from performing any meaningful role in this respect. The policy has manifested itself in the 2012 enactment of a legislature authorizing the establishment of a single university run by ministry of education to assume the full responsibility for teacher education.
خلاصه ماشینی:
بنا به شواهد موجود در سطح جهان نیز پژوهش های به عمل آمده هنوز نتوانسته اند به روشنی نشان دهند که کدام برنامه درسی تربیت معلم و با کدام ساختار از اثر بخشی بیشتری برخوردار است و میتواند معلمان توانمندتر و موفق تری را به کلاس درس گسیل نماید (برای نمونه مراجعه شود به OO٢٩ ,Cochran-Smith and Zeichner وOO٢٨ ,Craig and Ross ).
اگر طرفداران الگوهای تمامیت خواهانه دید خود نسبت به ابعاد اساسی برنامه درسی تربیت معلم را توضیح دهند روشن خواهد شد برای تحقق این ابعاد نمیتوان تنها به ظرفیت های بالفعل یا بالقوه یکی از دو نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی متوسل شد، بلکه باید بر هم افزائی و مشارکت آنها در قالب یک الگوی تازه تأکید و تمرکز داشت .
ضلع دوم : درس های ناظر به تربیت حرفه ای عام ٣: این مولفه از برنامه درسی تربیت معلم نیز کماکان بر انتقال دانش نظری به دانشجو معلمان تاکید دارد و به همین دلیل مسئولیت آن به عهده دانشگاه و دانشکده ها یا گروه های علوم تربیتی آن ها محول شده است .
این بخش قاعدتا باید با همکاری موثر آموزش و پرورش به اجرا گذاشته شود (سخنرانی کلیدی دکتر زهرا بازرگان در همایش برنامه درسی تربیت معلم ، ١١ اسفند ١٣٨٩، دانشگاه شهید رجایی ) ١٦ حرفه ای ترجیحا با تخصیص معلمی را میتوان نام برد که گنجاندن آن در برنامه آموزشی معلمان بسیار سودمند ارزیابی میشود (قراملکی، ١٣٨٩) و در تحولات برنامه درسی تربیت معلم کره جنوبی نیز این مقوله مورد تاکید قرار گرفته است (مهرمحمدی، ١٣٩١).