چکیده:
مدیریت ریسک درچندین سال اخیر به بخشی لاینفک از مدیریت پروژه، به ویژه در پروژههای بزرگ و پیچیده تبدیل گشته، و استانداردها و دستورالعملهای متنوعی برای مدیریت بهینهی آن تدوین گردیده است. با توجه به کاستیهای تحلیل کمی در افزایش انعطافپذیری و تسریع روند مدیریت ریسک، همچنین وابستگی تحلیل کیفی به برداشتهای زبانشناختی5 در تعیین اولویت ریسکها، و عدم توجه رویکردهای موجود به استراتژی سازمانی در مدیریت ریسک، این مقاله با بهرهگیری از منطق فازی در تحلیل برداشتهای زبانی، چارچوبی جدید برای ارزیابی ریسکهای پروژه بر مبنای تحلیل نیمهکمی نامتقارن فازی، منطبق بر استراتژی سازمانی، تدوین کرده، جهت شناسایی و کمی کردن رابطهی بین مولفههای ریسک بر میزان شدت ریسکهای پروژه ارائه مینماید. روش تحقیق بکاررفته از نوع کیفی بوده و دادههای تحقیق براساس مشاهده، بررسی اسناد و مصاحبه درقالب مطالعهی موردی از یک پروژهی حفاری نفت جمعآوری گردیده است. جامعهی آماری تحقیق مدیران ارشد و پروژه در صنعت نفت بوده است. نتایج تحقیق معین نمود، رویکردهای موجود در تحلیل کیفی ریسک، دیدگاه واقعگرایانه در اولویتبندی ریسکهای مهم پروژه براساس شدت واقعی آنها نداشته، و لزوم کاربرد رویکرد مبتنی بر استراتژی سازمانی را مشخص نمود.
خلاصه ماشینی:
"با بررسی اجمالی موارد فوق، میتوان استنباط کرد که در تعیین شدت ریسک توجه کمتری به استراتژی سازمانی معطوف شده و ارزش احتمال وقوع و تاثیر ریسک بر شدت ریسک برابر فرض گردیده است، که در این مقاله به رویکرد متقارن در تحلیل ریسک، تعبیر شده است.
رابطه (4) 5- رویکرد بدبینانه رویکرد کوپر، که از احتمالات ریاضی استفاده کرده است، رویکردی بدبینانه 1 نسبت به تحلیل ریسک دارد بدین معنی که در بازهی صفر و یک، شدت ریسک همواره بیشتر از مقدار P و I می باشد که برای مثال قبل، شدت ریسک در این حالت برابر مقداری قابل توجه و زیاد می باشد (93/0RE =).
جدول (3): معیار پیشنهادی بر اساس استراتژی سازمانی تصمیم گیری تقبل پروژه شدت کل ریسک پذیرش پروژه شدت ریسک < 2 پذیرش پروژه باتخصیص برنامهی اقتضایی 2< شدت ریسک < 4 پذیرش پروژه با تصویب مدیریت ارشد 4< شدت ریسک < 6 عدم پذیرش پروژه شدت ریسک > 6 نتیجه گیری با توجه به نقاط ضعف رویکرد های موجود در تحلیل ریسک، به ویژه در حالتهایی که اختلاف بین مقدار پیش بینی شدهی احتمال و تاثیر ریسک زیاد باشد، یک رویکرد مبنا بر اساس منطق فازی و تحلیل نامتقارن نیمهکمی با تخصیص ارزش زیاد بر تاثیر ریسک در تعیین شدت ریسک، تدوین و معرفی گردید.
مهمترین مزیت اعمال تحلیل مبنا در ارزیابی نیمهکمی نامتقارن ریسک پروژه، همسو نمودن تغییرات متغیرهای احتمال و تاثیر ریسک با تغییرات شدت ریسک، در محاسبهی شدت کل ریسک پروژه به عنوان یکی از مهمترین معیارهای انتخاب پروژه در ابتدای مراحل ارزیابی و توجیهپذیری آن، با توجه به کمبود اطلاعات موجود برای انجام تحلیل های کمی می باشد."