چکیده:
میهن دوستی و ناسیونالیسم در دو سر طیف دلبستگی ملی با تعاریف، جهتگیریها و پیامدهای متفاوت قرار میگیرند. در این مقاله سعی شده است با توجه به نظریههایی که در زمینه دلبستگی ملی مطرح است، این مفهوم از منظر دیگری مورد بررسی قرار گیرد. هدف اصلی این مقاله توضیح دلبستگی ملی به معنای پیامد ارزیابی مثبت افراد از هویت ملیشان و مفهومسازی آن در دو شکل ناسیونالیستی و میهن دوستانه است. شکل ناسیونالیستی دلبستگی ملی احساس مثبت افراد به همراه پیشداوری، اتخاذ دیدگاههای غیر انتقادی و احساسی نسبت به کشور را نشان می دهد و در مقابل، شکل میهن دوستانه دلبستگی ملی احساس مثبت افراد بدون قضاوتهای پیشداورانه نسبت به سایر گروه ها و ملت هاست که اتخاذ دیدگاههای انتقادی و جهتگیریهای عاقلانه نسبت به ارزیابی کشور را در پی دارد.
در این پژوهش از روش اسنادی و تحلیلی استفاده کردهایم و با استفاده از کتب و اسناد معتبر در این زمینه به تبیین موضوع مورد بررسی پرداختهایم.همچنین جهت مستند سازی مطالب مطرح شده مبنی بر این که دلبستگی ملی در دو شکل میتواند تجلی کند، نظریههای مربوط به این حیطه را در قالب سه رویکرد نظری ناسیونالیستی، میهن دوستانه و دیدگاههایی که هر دو شکل را در خود می گنجانند و مورد بررسی قرار دادهایم.
Patriotism and nationalism make up the two sides of the spectrum of national attachment; but with different meanings، tendencies، and outcomes. This article، based on the current theories about national attachment، tries to study this subject from a different point of view. The main goal of this article is to explain national attachment in the context of the positive feeling of people toward their national identity and conceptualizing it in its two forms of nationalism and patriotism. The nationalistic form of national attachment shows the positive feeling of people along with judgments and non-critical and emotional points of view toward the country. On the other hand، there is the patriotic form of national attachment with the positive feeling of people without early judgments towards other groups and nationalities whiche brings with it the adoption of critical points of view and wise orientations in assessing the country.
We have used the documental and analytical method and have explained the subject of discussion using valid books and documents. In addition، in order to document the subjects discussed، based on the theory that national attachment can be expressed in two forms، we have studied the theories relevant in this area in three theoretical approaches of nationalism، patriotism، and viewpoints that include both forms.
خلاصه ماشینی:
برخي از نظريه پردازان معتقدند که دلبستگي درون گروهي و در سطح وسيع تر دلبستگي به ملت به وجود آورندة غروري است که الزاما با نفي ساير برون گروه ها و ديدگاه خصمانه نسبت به آنها و برتر دانستن گروه و ملت خودي همراه است ، بنابراين دلبستگي ملي تنها ميتواند در شکلي ناسيوناليستي - با تعريف مطرح شده در اين مقاله - تجلي پيدا کند.
در مقابل ، برخي نيز در ضمن انتقاد به ديدگاه هاي يک جانبۀ نظريه پردازان ناسيوناليستي، معتقدند که دلبستگي ملي جنبۀ ديگري هم دارد، اما مورد غفلت واقع شده است و زمان بحث از ناسيوناليسم گذشته و در دنياي دموکراتيک مدرن ، کشورها به سمت ميهن دوستي- با تعريف مطرح شده در اين مقاله -ميل پيداکرده اند.
مقايسه هاي بين گروهي با ساير ملت هـا منجـر بـه گرايش هاي ناسيوناليستي ميشود، در حالي که مقايسه هاي موقتي يا استاندارد با رفتار مبتنـي بـر ميهن دوستي منطبق است و اين امر باعث ايجاد اعتدال در احساسات دلبستگي ملي مـيشـود و پيش شرط ثبات براي جامعه اي دموکراتيک است (همان : ١٥٩).
بنابراين اگر چـه تئـوري هويـت اجتماعي بر اين نکته تأکيد دارد که همبستگي مثبت بين هويت يـابي درون گروهـي و تمـايزات بين گروهي وجود دارد و در نهايت منجر به تعيين هويت ملي و ابطال ساير ملت ها مـيشـود در مقابل ، مومندي به اين نتيجه ميرسد که اين گونه جهت گيري تنها زمينـه اي بـراي گـرايش هـاي ناسيوناليستي است ، در حالي که گرايش هاي ميهن دوستانه بـر اسـاس مقايسـه هـاي مـوقتي و يـا استاندارد است و به خصومت با ساير ملت ها منجـر نمـيشـود و ايـن مسـئله اي اسـت کـه در تئوري هويت اجتماعي از آن غفلت واقع شده است .