چکیده:
یکی از موضوعاتی که شیعه و اهل سنت در مورد آن با هم اختلاف دارند، انتصابی بودن امام است. اهل سنت امامت و خلافت را انتخابی می دانند، ولی شیعیان بر این باورند که امام و خلیفه را خداوند باید نصب و پیامبر باید اعلام کند.
شیعه ـ براساس تعالیم معصومینedfr ـ امام را صاحب ویژگی های خاصی می داند که اندیشه انسانی از درک و شناخت آن عاجز است و تشخیص فردی با چنین ویژگی های خاص، تنها در حیطه قدرت خداوند است.
امام رضا(ع) در خطبه خود در مرو به عصمت، علم، افضلیت و افتراض طاعت اشاره دارد، و به برخی از آیات قرآن استناد می فرماید، که نگارنده در اینجا تنها به بررسی سه آیه پرداخته است: 124 بقره، 73 انبیاء و 68 قصص.
در این مقاله همچنین روشن می شود که چنین جایگاهی نمی تواند حاصل سیر طبیعی پیشرفت معنوی بشر باشد که در نظریه علمای ابرار مطرح می شود.
خلاصه ماشینی:
"پس هیچ یک از این معانی با معنای امامت تطبیق نمیکند؛ چون امامت به این معناست که شخص طوری باشد که دیگران از او اقتدا و متابعت کنند؛ یعنی گفتار و کردار خود را مطابق گفتار و کردار او بیاورند، و با این حال دیگر چه معنا دارد که به پیغمبری که واجب الاطاعه و رئیس است، بگویند: انی جاعلک للناس نبیا، من میخواهم تو را پیغمبر کنم و یا مطاع مردم سازم، تا آنچه را که با نبوت خود ابلاغ میکنی اطاعت کنند، و یا میخواهم تو را رئیس مردم کنم تا در امر دین امر و نهی کنی، و یا میخواهم تو را وصی یا خلیفه در زمین کنم تا در میان مردم در مرافعاتشان به حکم خدا حکم کنی؟ مواهب الهی صرف یک مشت مفاهیم لفظی نیست، بلکه هر یک از این عناوین، عنوان یکی از حقایق و معارف حقیقی است، و لفظ امامت از این قاعده کلی مستثنا نیست، آن نیز یک معنای حقیقی دارد، غیر حقایق دیگری که الفاظ دیگر از آن حکایت میکند» (المیزان، ج1، ص 268-271، به تلخیص) <H3>1-3.
امامت، «عهد» الهی</H3> امام رضا7 در خطبه مورد بحث فرمودهاند: پس از اینکه خداوند بشارت نایل شدن به مقام امامت را به حضرت ابراهیم خلیل7 داد، ایشان در حالی که از این خبر بسیار مسرور بود، به خداوند عرض کرد: <H6>قال و من ذریتی </H6> <H6>گفت از فرزندان من نیز پیشوا و امام قرار بده."