چکیده:
زیر نظام سنجش آموزش یا ارزشیابی از آموخت ههای دان شآموزان از مولف ههای بسیار
حساس در نظام آموزشی است. حساسیت و اهمیت آن از منظرهای گوناگون قابل بحث و
بررسی است. در این مقاله از منظری ویژه و متفاوت به موضوع زیرنظام سنجش پرداخته
شده است. نگارنده از این مدعا دفاع می کند که این مولفه باید بازتاب دهنده همة بایدها
و نبایدهای مورد تایید و تاکید یک نظام آموزشی باشد. در غیر این صورت نباید به
عملیاتی شدن آن بایدها و نبایدها دل بست. به دیگر سخن، شرط لازم و کافی برای تحقق
بخشیدن به آرمانهای مورد توجه هر نظام آموزشی آن است که نظام سنجش حامل آنها
باشد. البته شرط کافی آن است که سایر مولف هها مانند آموزش و برنامه درسی نیز به همین
موازین پایبند باشند. لیکن عدم پایبندی نظام سنجش به آنها نقش وتو کننده خواهد داشت.
نتیجه اینکه باید برای اصلاح نظام سنجش از این منظر خاص، یعنی بازنمایی تمام و کمال
ارزشها و هنجارهای مورد پذیرش نظام آموزشی، اولویت قائل شد، زیرا با اصلاح این
مولفه م یتوان امیدوار بود که سنجش نقش لوکوموتیو اصلاحات را ایفا کند و به تبع آن،
سایر مولف هها هم دستخوش اصلاح شوند. در این مقاله طرح ارزشیابی توصیفی امکان پیاده
سازی ایده انتزاعی سنجش به مثابه ایدئولوژی عملیاتی نظام آموزشی را روی یک مورد
واقعی فراهم ساخته است. نگارنده با تحلیل اسناد مربوط به این طرح و با بهر هگیری از
منظری که اشاره شد، مبادرت به شناسایی ارزشهای فعال و ارزشهای خاموش کرده است.
ارزشهای خاموش ارزشهایی هستند که ردپایی از آنها درطرح سنجش به چشم نمی خورد
و طرح سنجش توصیفی از این جهت نیازمند بازبینی است. در بخش پایانی نوشتار حاضر
ایده انحلال سنجش در فرایند آموزش به مثابة یکی از لوازم واقعی تحقق بخشیدن به
اندیشه محوری مقاله مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است.