چکیده:
خانواده همیشه و همه جا و در بین تمامی جوامع بشـری بـه عنـوان اساسـیتـرین نهـاد اجتمـاعی زیربنای جوامع و منشاء فرهنگ ها، تمدن ها و تاریخ بشر بـوده اسـت . پـرداختن بـه ایـن بنـای مقـدس بنیادین و حمایت و هدایت آن به جایگاه واقعی و متعالی خـود، همـواره سـبب اصـلاح خـانوادة بـزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه هلاکـت و ضـلالت بـوده است . انسان ها در زندگی خود، از دیگران تاثیر میپذیرند و بر آنها تاثیر میگذارنـد. در یـک خـانواده ، از والدین گرفته تا فرزندان ، در شکل گیری شخصیت و خلق و خوی یکدیگر موثر واقع مـیشـوند. محـیط اجتماعی جامعه ، رسانه ها، مطبوعات و همه اعضا و عناصر حاضـر در صـحنه اجتمـاع کـه در ارتبـاط بـا فردند، در پرورش روحیه و شخصیت وی تاثیر دارند. خلاصه آنکه جریان مزبـور در تمـام ابعـاد زنـدگی انسان ها مشهود است ، هرچند که نحوه و چگونگی این فرآیند در بسیاری از موارد مستور اسـت . عوامـل بسیاری در تحکیم بنیان خانواده و سرزندگی آن موثرند که در این مقاله به مهم ترین آنها پرداخته شده است ؛ از جمله حسن معاشرت در خانواده ، نظم و انظبـاط ، وجـود روحیـه مشـورت در خـانواده ، صـبر و پایداری زندگی، روحیه عفو و گذشت ، حاکمیت صداقت در فضای خانواده ، پرهیـز از سـوء ظـن ، آفـت حسد، رازداری و وفاداری، مشی با آرامش و بیتکبر، حلم و بردباری، ترس از کیفر الهی، دوری از افـراط و تفریط ، تواضع ، دوری از سختگیری و اسراف و نیز احسان بـه پـدر و مـادر، همگـی از عوامـل تحکـیم خانواده اند. این مقاله عوامل تحکیم خانواده را در نظام فرهنگ اسلامی با استفاده از منابع اسـلام و آثـار متفکران تربیتی را مورد بررسی، تحلیل و نقد قرار داده است .
خلاصه ماشینی:
عوامـل بسیاری در تحکیم بنیان خانواده و سرزندگی آن مؤثرند که در این مقاله به مهم ترین آنها پرداخته شده است ؛ از جمله حسن معاشرت در خانواده ، نظم و انظبـاط ، وجـود روحیـۀ مشـورت در خـانواده ، صـبر و پایداری زندگی، روحیۀ عفو و گذشت ، حاکمیت صداقت در فضای خانواده ، پرهیـز از سـوء ظـن ، آفـت حسد، رازداری و وفاداری، مشی با آرامش و بیتکبر، حلم و بردباری، ترس از کیفر الهی، دوری از افـراط و تفریط ، تواضع ، دوری از سختگیری و اسراف و نیز احسان بـه پـدر و مـادر، همگـی از عوامـل تحکـیم خانواده اند.
اسلام با تشویق به تشکیل خانواده که بهترین وسیله برای حفظ عفت عمومی است ، به ندای فطـرت پاسخ مثبت میدهد و زناشویی را یگانه وسیلۀ پیدایش فرزندان درسـتکار و حفـظ بقـای نـوع شـناخته است و نه تنها مشکلی در سر راه این امر طبیعی ایجاد نمیکند، بلکه از ایـن نیـروی طبیعـی بـه سـود اجتماع و برای زندگی فردی بهره برداری مـینمایـد و عـلاوه بـر اینکـه بـه آرامـش جسـمی در زنـدگی زناشویی توجه دارد، میخواهد یکی از پایه های سعادت آدمی که آرامش روحی ، اخلاقی و فکـری اسـت نیز در سایۀ پیوند ازدواج تأمین سازد.
بنا بر آنچه بیان شد، نگاه اسلام به زن مبتنی بر انسـانیت انسـان اسـت و ایـن همـان نقطـه ضـعف گروه های مختلف فمینیستی است که جنبۀ غالب در آنها بحث جنسیت است و به همین خاطر، نه تنها نتوانسته اند، مسایل پیش روی زن معاصر را حل و فصل نمایند، بلکه مشکلات و مسایل میان زن و مـرد را بحرانی تر کرده اند.