چکیده:
سیاست خارجی قدرتهای بزرگ همراه یکی از مباحث مهم مورد بحث در روابط بینالملل بوده است. به ویژه قدرتهای بزرگی که از خاصیت تعیینکنندگی در نظام بینالملل برخوردار بودهاند. از جمله این قدرتهای بزرگ ایالات متحده آمریکا و روسیه میباشند که هر یک در سیاست خارجی خود راهبردهای بلند مدتی دارند تا به این واسطه منافع ملی خود را تعریف کنند. اما مساله قابل توجه آنجاست که سیاست خارجی این نوع از کشورها بر سایر کشورهای جهان نیز تاثیر میگذارد. در این رابطه این قدرتهای بزرگ همواره برای حفظ و ارتقای قدرت خود نیاز به منابع انرژی داشتهاند و به این دلیل علاقه خاصی به مناطقی از جهان دارند که در آنها منابع انرژی وجود دارد و یا معبری برای انتقال این انرژی هستند. از جمله این مناطق، منطقه ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی است که راهبرد دو قدرت بزرگ آمریکا و روسیه، پس از جنگ سرد ایجاد نفوذ در منطقه و دستیابی به منابع انرژی آن و حفظ این نفوذ بوده است. بر این اساس هدف مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، این است که نشان دهد تقابل و تعامل در سیاست خارجی آمریکا و روسیه در منطقه قفقاز جنوبی به ویژه در زمینه انرژی، موجبات توسعه منطقه را حداقل در همین زمینه به وجود آورده است.
Caucasus in south west of Russia, is an important region of the world that on
the base of Mackinder hart land theory, mastering it is one of the factors that
dominate the world. In the south of region, South Caucasus is which the source
of energy and four routes connecting Asia, Europe and Africa to another. In
this intermediate, after the end of the bipolar international system, that the new
geopolitics of South Caucasus has been and the countries of Georgia,
Azerbaijan and Armenia gained independence, US used to disturb the balance
of power in their favor and Its foreign policy in a way that will influence in the
area. The purpose of this article examine the influence that Russia against the
US in the region, to maintain a balance in favor for US. Result showed that US
foreign policy geopolitics of the South Caucasus against Russia, five rounds of
interaction and confrontation has com.
خلاصه ماشینی:
» (١٦-١٥ :٢٠٠٠ , Nanning Senior Fellow) در همین راستا بعد از فروپاشی شوروی آمریکا سعی کرد که حضور مستمر و پررنگ تری در منطقه داشته باشد به عبارت بهتر در خلاء قدرتی که در منطقه ایجاد شد، آمریکا در صدد آقایی در این منطقه برآمد به طوریکه «پس از استقلال کشورهای قفقاز، شرکت های نفتی آمریکایی به سرعت وارد منطقه شدند و وجود منابع غنی نفت و گاز باعث توجه بیشتر دولت آمریکا به کشورهای منطقه شد و این کشور سیاست دستیابی به منابع انرژی و حضور در بازارهای منطقه را اتخاذ کرد.
با علاقه به استخراج منابع نفت و گاز و رشد سریع حضور شرکت های نفتی و سرمایه گذاری در دریای خزر و درک این مهم که بی ثباتی و جنگ در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی می تواند دارای بازتاب های ژئوپلیتیک در مقیاس وسیع تر باشد، منافع غرب در این منطقه به طور اساسی افزیاش یافت و اکنون ایالات متحده به یکی ازشرکای اصلی تجاری چندین کشور این منطقه تبدیل شده است (مؤسسه رند، ١٣٧٩: ٦٨) و اینها همگی ناشی از اهمیت ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی و به عبارت کلی تر منطقه خزر برای آمریکا می باشد از این رو برخی از عواملی که از نظر دولت آمریکا به این منطقه اهمیت می بخشد عبارتند از : «با توجه به افزایش نیاز به انرژی در آینده ، وجود منابع نفت و گاز بر اهمیت این منطقه افزوده و موجب رقابت برخی از قدرت های اقتصادی برای تسلط بیشتر در منابع انرژی شده است ...