چکیده:
هر چیزی که ساختار منسجم و معقولی دارد، دارای ساختار و دستگاهی منطقی است. قرآن کریم نیز در مقام کتاب آسمانی ای که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده، دارای ساختار و دستگاهی منطقی است. از آنجا که قرآن کریم بر انسان ها نازل شده و قصد خروج انسان ها از ظلمت ها به نور را دارد باید دارای ساختاری بر وفق ادراک انسان ها باشد. ساختار فکری و ادراکی انسان ها بر ساختار منطق ارسطویی ـ که چیزی جز ساختار ادراکی و فکری نوع بشر نیست ـ مبتنی است. از این روی، ساختار قرآن کریم نیز ـ به این دلیل که خطاب به انسان هاست ـ باید براساس ساختار منطق ارسطویی باشد. ساختار منطق ارسطویی مبتنی بر برهان و خطابه و جدل و شعر و سفسطه است. ساختار قرآن کریم نیز مبتنی بر منطق ارسطویی ـ یعنی منطق نوع بشر ـ است، منتهی از آنجا که قصد قرآن کریم خروج آدمی از ظلمت ها به نور است، با دوری جستن از تعابیر شعری (خیالی) و سفسطی (کاذب)، به برهان و خطابه و جدل اکتفا نموده است.
خلاصه ماشینی:
چنـين تـصور مـي شـود کـه دسـتگاه منطقـي ارسـطويي دسـتگاهي اسـت کـه براسـاس مقـدمات و نتـايج و از راه اسـتدلال و قيـاس و استنباط و استنتاج پيش مي رود و حال آنکـه قـرآن کـريم عـلاوه بـر مبـاحثي کـه بـه نحـو استدلال عقلاني مطرح ساخته داراي مباحث غيرعقلاني زيادي است ، بنابراين بايـد داراي ساختار و دستگاه منطقي ديگر و أعم تري از دستگاه منطق ارسطويي باشد.
در مقالة حاضر مي کوشم بحث را در فضاي منطق صوري (ارسطويي ) پيش ببرم و بر ايـن اعتقادم ، که دست کم در وهلة نخـست ، تـصور اينکـه قـرآن کـريم داراي دسـتگاه منطقـي خاص به خود و دستگاه منطقي اي أعم از دستگاه منطقي ارسـطويي ــ کـه همـان دسـتگاه منطقي ذهن کل ابناي بشر است ـ باشد ناشي از عدم وقوف بر اين است که قرآن کريم بـر آدمي ، بر پيامبر و انسان ها، نازل شده اسـت و بنـابراين بايـد گـزاره هـاي خـود را بـه زبـان انسان ها و در حد ذهن و فکر انسان ها ـ يعني براساس دستگاه منطق ارسطويي ــ بيـان کنـد.
۲۸در اين آيه رويکرد و روش قرآن کريم در مواجهه با انسان ها و دعوت آنان به سوي خدا براساس حکمت - دليلي که نتيجة آن حقيقتي است که نمي توان مورد شک و ترديد قرار داد(طباطبايي ، ج ۱۲، ص ۵۳۴ به بعد)-۲۹ و موعظة نيکو- بياني که چون به صلاح شنونده است و داراي اثر نيکويي است موجب آرامش نفس و رقت قلب است (همانجا)-۳۰ و جدل نيکو-دليلي که مقصود از آن وصول به حقيقت نيست اما ادعاي طرف مقابل را سست و بيهوده مي سازد(همان )-۳۱است .