چکیده:
سیاست فریبکاری در اقتصاد پولی، اعمال سیاست تورم غافلگیرکننده– افزایش تورم، مازاد بر انتظارات تورمی- است. برو و گوردن (1983) به عنوان پیشتازان تحلیل سیاست فریب کاری در اقتصاد پولی، در چارچوب تابع زیان اجتماعی، با ارائه یک الگوی مبتنی بر نظریه بازی و خوش نامی مقام پولی با ذکر منافع ناشی از تورم غافلگیر کننده، اثبات میکنند که از میان سیاستهای مصلحتگرایانه، قاعدهگرایانه و سیاست فریبکاری، بیشترین منافع را برای یک جامعه، سیاست فریبکاری ایجاد میکند. از آن پس، طیف گستردهای از مطالعات در اقتصاد پولی، صحت و اصالت سیاست فریبکاری را تاکید و تمجید میکنند. اما آیا سیاست فریبکاری از منظر اندیشه دین مبین اسلام، مشروعیت دارد؟ در این مقاله، با روش تحلیلی توصیفی، مبانی حاکم بر سیاست فریبکاری مبتنی بر الگوی برو و گرودن (1983) بیان و با روش اکتشافی و با استناد به آیات و روایات نشان داده میشود که در دین مبین اسلام، به سبب ارتباط حکومت و مردم در چارچوب اصل ولایت و تحقق عدالت و عدم پذیرش مطلق عقلانیت ابزاری در سیاستگذاری، مقام پولی مجاز به استفاده از سیاست فریبکاری نمیباشد. در انتها، با ارائه الگویی جدید مبتنی بر شکلگیری انتظارات تورمی در اندیشه اسلام، اثبات میشود که در الگوی جدید، سیاستهای مقام پولی، منافع بیشتری برای جامعه دارد و شرط کنار گذاشتن سیاست فریبکاری، افزایش انتظار عدالتخواهی بنگاههای اقتصادی است.
Cheating policy on monetary economics is performing surprised inflation، (inflation more than expected inflatin). Barro and Gordon (1983)، as the pioneers of cheating policy on monetary economics، in a framework of loss function by using a game reputational model ، show that among discretion، rule and cheating policy، cheating is best policy. After that، many studies have done on the legalization of cheating policy. In this paper، by descriptive analysis، we survey the foundation of Barro and Gordon’s model (1983). According to holy Quran and hadith، we show that، instrumental rationality is not acceptable for policy making. As the relationship between governments and people is based on principles of velatat and justice، therefore، cheating policy is forbidden in sharieh of Islam. We then، present an expectation mechanism based on in sharieh of islam and show by this mechanism، both monetary discretion and rule policies would lead more social benefit that the Barro and Gordon’s model (1983). Also، we show that، relaxing enterprises. condition of cheating policy depends on the social expectations of justice، by economic
خلاصه ماشینی:
در این الگو، بر اساس تابع جبران زیان اجتماعی، سه سیاست مصلحتگرایانه، قاعدهگرایانه و فریبکارانه تحلیل و نشان داده میشود که از میان سیاستهای مذکور، سیاست فریبکاری بهترین منفعت را برای اقتصاد در بر دارد.
در این نگاه، اگر دولت در قول خود به سیاستهای آتی (به خصوص در مورد تورم) پایبند باشد ولی در عمل، تورم را مازاد بر انتظارات تورمی اعمال کند، در چارچوب منحنی فیلیپس تعمیم یافته، باعث کاهش نرخ بیکاری از حد نرخ طبیعی میشود.
از آنجا که در این رژیم، سیاستهای آتی شفاف نیست، در صورتی که ساز و کار شکلگیری انتظارات تورمی در بنگاههای اقتصادی، عقلایی باشد، هزینه اجرای سیاست فریبکاری برای مقام پولی نامعلوم خواهد بود.
تحلیل تطبیقی عقلانیت ابزاری و اسلامی در الگوی برو و گوردن، فرض بر این است که سیاستهای آتی دولت به دلیل آنکه باعث تغییر در منافع بنگاههای اقتصادی میشوند، عامل اصلی در شکلگیری انتظارات تورمیاند.
اما در چهارچوب عقلانیت اسلامی، مقام پولی الزاما باعث بروز انتظارات تورمی نمیشود زیرا تصریح ارتباط حکومت و مردم مبتنی بر ولایت است.
Barro, J,Robert, Gordon, David (1983), "Rules, Discretion and Reputation in a Model of Monetary Policy", Journal of Monetary Economics ,vol12.
Deissenberg, Christophe, Conzales, Francisco, Alvarez, (2004), "Pareto –Improving Cheating in an Economic Policy Game".
Dieppe, Alistair & Kuster, Keith & Mcadam, Peter (2005)," Optimal Monetary Policy Rules for the Euro Area: An Analysis Using the Are Wide Model", Journal Compilation, Vol43.
Hardouvelis, Gikas A (1992), "Monetary Policy Games, Inflationary Bias and Openness", Journal of Economic Dynamics and Control ,Vol,16.