چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی اثر پذیرش استانداردهای حسابداری ملی ایران بر سطح محافظهکاری اطلاعات حسابداری با بررسی دوره قبل و بعد از پذیرش این استانداردها میپردازد. در این پژوهش، سطح محافظهکاری با مدل باسو (1997) اندازهگیری شده است. دادههای مالی (81) شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای 1375 تا 1390 جمعآوری و فرضیه پژوهش با استفاده از رگرسیون چندگانه و آزمون کرامر آزمون شد. یافتههای تجربی پژوهش، بیانگر این است که کیفیت اطلاعات حسابداری از منظر محافظهکاری، در دوره قبل و بعد از تدوین استانداردهای ملی تفاوت معناداری نکرده است. به عبارت دیگر، الزام واحدهای تجاری در بهکارگیری استانداردهای ملی کیفیت، اطلاعات حسابداری را از جهت محافظهکاری ارتقا نداده است.
خلاصه ماشینی:
"باسو (1997) پیشگام انجام پژوهشها در مورد سنجش کیفیت اطلاعات حسابداری با استفاده از معیار محافظهکاری در دهههای اخیر بوده و اولین پژوهش مطرح در این مورد را به انجام رسانده که حاصل آن، ارائه مدلی برای بررسی میزان محافظهکاری اعمال شده در تهیه صورتهای مالی بوده است.
سؤال بزرگی که مطرح میشود، این است که تصویب و بهکارگیری استانداردهای حسابداری، سطح کیفیت اطلاعات حسابداری را ارتقا بخشیده است یا خیر؟ برای سنجش کیفیت اطلاعات حسابداری از معیار حسابداری محافظه کارانه استفاده شده است که دلایل تمرکز بر محافظهکاری چنین است: اولا، محافظه کاری به عنوان موردی ضروری International Financial Reporting Standards (IFRS) برای کیفیت حسابداری در سراسر جهان شناخته شده است و به عنوان یک ویژگی مؤثر برای قابلیت اطمینان اعداد حسابداری به کار میرود؛ ثانیا، محافظهکاری به عنوان عامل مهمی برای قرار دادهای مؤثر به کار میرود، و بهطور تجربی برای کاهش تضاد منافع با سهامداران و در نتیجه، کاهش هزینههای بدهی شرکت و کاهش هزینههای مورد انتظار سرمایه است.
از آنجایی که هدف این پژوهش بررسی اثر تدوین استانداردهای حسابداری بر سطح محافظهکاری شرکتهاست؛ لذا اطلاعات سالهای قبل و بعد از تصویب استانداردها مد نظر قرار گرفت و بنابراین، قلمرو زمانی پژوهش از سال 1375 لغایت 1390 برای کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (بهجز شرکتهایی که شامل محدودیتهای مندرج در بخش قبل) است که از سال 1375 به عضویت بورس درآمده باشند و تا پایان سال 1390 از عضویت بورس خارج نشده باشند."