چکیده:
قرآن بهعنوان کتابی آسمانی که برای هدایت بشر نازل شده، از خطاب به شکلی گسترده بهره برده است. از منظر صناعت کلامی، کلام خطابی تاثیر بیشتری ایجاد میکند، زیرا فردیت (فاعلیت) نهفته در کلام و در نتیجه برندگی آن را افزایش میدهد. قرآن از مزیت چنین کلامی برخوردار است و به نظر میرسد برای منظوری که «کلام وحی» در پی آن بوده است، یعنی هدایت، نقش اساسی دارد. به جهت کاربرد گسترده گفتار و عبارات خطابی در قرآن، طیف وسیعی از خطابها (و مخاطبان) در آن یافت میشود که تحت سه مقوله مجزا با عنوان عام، خاص و نبوی قابل بررسی است؛ به نحوی که خطابهای نبوی در مقایسه با دو مقوله دیگر دارای بیشترین فراوانی بوده است. باید یادآور شد که در بسیاری موارد، تفکیک خطابهای عام و خاص اگر نگوییم غیرممکن، دشوار است و تنها بافت کلام یا زمینه نزول وحی (شان نزول) است که میتواند تا حدودی به شناخت مقوله صحیح کمک کند.
The Qur’ān، as a Revealed Book that has been sent down for the guidance of humankind، has extensively employed address (khiṭāb). From the figure of speech point of view، the rhetorical speech creates stronger effect، because it increases the individuality (subjectivity) hidden in the speech، and consequently its incisiveness. The Qur’ān enjoys the advantage of such a speech and it seems it serves a basic role for the purpose، i.e.، guidance، that the “Revealed speech” had intended. Because of the widespread application of rhetorical speech and words in the Qur’ān، a broad spectrum of addresses (and addressees) is found in it، which is examinable under three separate categories of general، particular، and Prophetic، in such a way that the Prophetic addresses have had the most frequency in comparison to the other two categories. It is to be reminded that in many instances the separation of the general from the particular addresses is difficult، if not impossible; and it is only the speech context or the Revelation occasion that can somehow help recognize the right category.
خلاصه ماشینی:
"در آیه 73 سوره حج از صورت خطابی به کار رفته، یعنی «یا أیها الناس»، چنین بر میآید که همه انسانها مخاطب باشند، درحالیکه در ادامه همین آیه معلوم میشود که تنها مشرکان مورد خطاب هستند؛ (یا أیها الناس ضرب مثل فاستمعوا له إن الذین تدعون من دون الله لن یخلقوا ذبابا ولو اجتمعوا له وإن یسلبهم الذباب شیئا لا یستنقذوه منه ضعف الطالب والمطلوب) (حج/73).
ج) خطاب نبوی با اینکه پیامبر اسلام هرگز با نام اصلی خود (محمد6) در قرآن خطاب نشده است، بیش از بقیه افراد بهویژه پیامبران، مورد خطاب قرار میگیرد و حتی نسبت به دو طبقه دیگر (عام و خاص) از فراوانی بالاتری برخوردار است.
خداوند سبحان به جای اینکه پیامبر اسلام6 را به نام خطاب کند، با القابی نظیر «یا أیها الرسول» 1 و «یا أیها النبی» مورد خطاب قرار میدهد و در بیشتر موارد بدون اینکه حرف یا عبارت ندا در بین باشد، بافت و مفهوم کلام در آیه 51 سوره مؤمنون همین لقب را اما به شکل جمع، یعنی «یا أیها الرسل» (ای پیامبران) میبینیم: (یا أیها الرسل کلوا من الطیبات واعملوا صالحا إنی بما تعملون علیم).
به نظر نمیرسد رابطهای معنادار میان این سه وجود داشته باشد، اما در مجموع میتوان اینطور برداشت کرد که رابطه بسیار نزدیکی میان منبع وحی (خداوند متعال) و حضرت محمد6 برقرار بوده است؛ به نحوی که خداوند تقریبا به همان مقدار که کل گروههای خاص (خطابهای خاص بسطپذیر) را خطاب قرار داده است، پیامبرش را به طور اختصاصی مخاطب ساخته و با او سخن گفته است."