چکیده:
سرشت دولت پهلوی اول، همواره مورد بررسی و مجادله کلامی از سوی پژوهشگران قرار داشته، اما اجماعی درباره صفت قطعی یا صفت اعظم این دولت حاصل نشده است . در این پژوهش نیز تلاش شده است با ارائه یک الگوی مطالعاتی و فقط از طریق کنکاش در یکی از سیاست های کلان دولت، یعنی سیاست عشایری به فهم و توصیف درون مایه و ماهیت دولت پهلوی اول پرداخته شود . پرسش اصلی این تحقیق این است که با توجه به برنامه ریزی دولت پهلوی اول برای جامعه عشایری، ماهیت این دولت را با چه مولفه ای می توان شناساند؟ فرضیه حاضر دلالت بر این دارد که بر پایه عملکرد دولت در قبال جامعه عشایری، صفت ترکیبی نوعی از «دولت مطلقه مدرن» با ماهیت این دولت سنخیت بیشتری را نشان می دهد . در این نوشتار با استناد به اسناد و مدارک و شواهد مرتبط با سیاست عشایری آن دوره، انطباق یا عدم انطباق هایی که تاکنون برای دولت پهلوی به کار برده شده مثل دولت بناپارتی، بزرگ، تاخیری، مطلقه و مدرن و شبه مدرن و به خصوص شباهت و تفاوت های دولت پهلوی اول با دولت های مطلقه و مدرن اروپایی به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است . یافته های این پژوهش نشان می دهد، از میان نظریات گوناگون مطرح شده بررسی نظریه جیمز اسکات انطباق بیشتری با ماهیت دولت پهلوی اول دارد. همچنین از آن جایی که مطلق دانستن دولت پهلوی با معیار ویژگی های دولت های مطلقه اروپایی، که تشکیل نوعی از دولت مطلقه را سرآغازی بر پیدایش دولت ملی مدرن می دانند جای تامل دارد . بنابراین، چنین دولت مطلقه ای را مقدمه ای برای پیدایش دولت ملی مدرن در ایران دانستن، نیز محل تردید خواهد بود .
خلاصه ماشینی:
به این ترتیب ابتدا باید پاسخی بر این پرسش یافت که آیا دولت پهلوی را می توان «دولت مطلقه » دانست ؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ ، باید درصدد بررســی تفاوت ها و تشــابهات دولتی که در ایران در فاصلۀ سال های ١٣٠٤ تا ١٣١٦ با قدرت اقدام به سیاســت گذاری های متنوع از جمله دربارة جامعۀ عشایری نمود، با دولت های مطلقۀ اروپایی برآمد.
٢. دولت پهلوی دســتگاه دیوان سالاری گســترده ای همانند دولت های مطلقۀ مشابه برپا کرد و حرکــت خود را همراه با این گونه اهداف پی گرفت : تثبیــت مرزهای ملی با اصلاح بافت نیروهای پراکندة نظامی ایران ٤٤ و تشــکیل ارتش مدرن ، حراســت از مرزها، اجــرای قوانین و مقررات برای توســعۀ دســتگاه دیوانی در سراسر کشــور و اعمال سیاست یکسان ســازی ، یکسان سازی فرهنگی با اجرای سیاســت اجباری متحدالشــکل کردن لباس ، و اصرار به ترویج زبان فارســی در میان غیر فارســی زبانان ایرانــی .
نقیب زاده با در کتاب خود به تفاوت های دولت مطلقۀ پهلوی با دولت مطلقۀ اروپا پرداخته است ، احمد نقیب زاده ، دولت مطلقه رضاشاه و نظام ایلی (تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، ١٣٧٩)، ص ١١٣-١١٢.
برای آگاهی بیشتر دربارة مواردی از این نمونه ، نک : احمد امیراحمدی ، خاطرات نخستین سپهبد ایران ، به کوشش غلامحسین زرگری نژاد (تهران : موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی ، ١٣٧٣).