چکیده:
طی یک دهه اخیر و همزمان با افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی، روند جدیدی در سیاست انرژی آمریکا به منظور کاهش وابستگی این کشور به منابع نفت و گاز خلیج فارس و حرکت به سمت خودکفایی انرژی از طریق افزایش بهرهبرداری از منابع غیرمتعارف موسوم به شیل، در حال شکلگیری است. بنابراین، پرسش اصلی مقاله حاضر اینست که بهرهبرداری از منابع غیر متعارف انرژی (شیل) تا چه میزان در تحقق خودکفایی انرژی آمریکا مؤثر بوده و این مسئله چه تأثیراتی بر جایگاه خلیج فارس در راهبرد امنیت انرژی آمریکا خواهد داشت؟ فرضیه این مقاله این است که افزایش بهرهبرداری از منابع غیرمتعارف انرژی در کاهش وابستگی آمریکا به نفت خلیج فارس مؤثر بوده و میتواند در آینده، این کشور را به رقیبی برای تولیدکنندگان سنتی انرژی تبدیل نماید. از اینرو میتوان کاهش دخالت سنتی آمریکا در خاورمیانه همزمان با افزایش توجه آمریکا به منطقه آسیاـپاسفیک در پی ظهور چین به عنوان قدرت اقتصادیـنظامی عمده در این منطقه را به عنوان نشانههایی از دگرگونی جایگاه خلیج فارس از مهمترین تولیدکننده انرژی فسیلی جهان به یکی از مناطق تولیدکننده انرژی، در راهبرد امنیت انرژی آمریکا در نظر گرفت. در راستای تبیین این فرضیه، کوشش خواهد شد با استفاده از چارچوب مفهومی واقعگرایی نئوکلاسیک، سیاست امنیت انرژی آمریکا به عنوان بخشی از راهبرد کلان سیاست خارجی این کشور مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
به عنوان مثال رفتار ايالات متحده در بهره برداري از منابع انرژي غيرمتعارف شيل در چارچوب راهبرد خودکفايي در توليد انرژي به منظور کاهش خطرات ناشي از وابستگي به واردات نفت و گاز از خارج ، به ويژه منطقه خليج فارس به منظور حفظ برتري اين کشور در نظام بين الملل قابل تبيين است .
Energy Independence به اين ترتيب ، در چارچوب راهبرد امنيت انرژي آمريکا، وابستگي اين کشور به نفت وارداتي از خارج و به ويژه منطقه خليج فارس مجموعه اي از تهديدات را شامل : تهديدات اقتصادي ناشي از وابستگي به واردات نفت خام به ويژه مسئله افزايش قيمت - هاي انرژي در بازارهاي جهاني ، تهديدات سياسي شامل استفاده از سلاح نفت به عنوان يک ابزار پيشبرد سياست خارجي از سوي کشورهاي صادرکننده و تأثيرات ناشي از درآمدهاي کلان نفت و گاز بر تقويت دولت هاي مخالف آمريکا و تهديدات نظامي شامل هزينه هاي کلان ناشي از حضور نظامي آمريکا در مناطق توليدکننده نفت و گاز به ويژه منطقه خليج فارس به منظور حفاظت از مراکز و مسيرهاي توليد و انتقال انرژي ، فراروي مقامات ايالات متحده به منظور پيگيري سياست هايي با هدف کاهش آسيب پذيري اين کشور از طريق کاهش وابستگي به واردات نفت و گاز و رسيدن به خودکفايي در توليد انرژي ، قرار داده است .