چکیده:
بند موصولی آزاد برخلاف بند موصولی عادی بدون هسته اسمی آشکار میباشد. در واقع بند موصولی فاقد هسته نه هستة درونی دارد و نه هستة برونی. بند یک جمله زماندار و ناتمام است که شامل خلأ یا ضمیر ابقائی و نه هر دوی آنهاست. فرضیه اصلی این پژوهش فرض بند موصولی آزاد به عنوان گروه متممنمای محض است و نه گروه حرف تعریف. گروه سور نقش هسته را برای آن ایفا نمیکند. به عبارتی گروه سور بخشی از بند موصولی است و بند موصولی بخشی از بند اصلی است. زیرا بند موصولی عادی به تنهایی بدون هسته اسمی به جایگاه پس از فعل حرکت میکند و هسته اسمی به تنهایی در سمت راست فعل باقی میماند. بنابراین اگر گروه سور را هسته اسمی بند موصولی فرض کنیم هنگام حرکت بند موصولی آزاد، گروه سور باید در سمت راست بماند و مابقی آن به جایگاه پس از فعل حرکت کند که در این صورت جمله غیردستوری میشود. از طرفی دیگر بند موصولی آزاد همانند دیگر بندهای موصولی و متممی فارسی توزیع گروه حرف تعریف را دارد تا گروه متممنما. به عنوان مثال بند موصولی آزاد با گروه حرف تعریف همپایه میشود. این پژوهش قصد دارد با توجه به استدلالهائی که در خصوص بند موصولی آزاد ارائه میشود بروی ویژگیهای عمدتا نحوی بند موصولی آزاد متمرکز شود و نشان دهد چطور میتوان با وجود داشتن شباهتهایی به بند متممی یا افزوده عادی تحلیل گروه متممنمای محض از آن بدست داد. به نظر میرسد تفاوت رفتاری بند موصولی آزاد و بند موصولی توصیفی، ناشی از محل وقوع فرافکن متممنما در جایگاه موضوع است. ویژگی سیطره معنایی سور "هر" بر کل بند به جایگاه تشکیل فرافکن متممنما در جمله نسبت داده میشود. در بند موصولی توصیفی هسته در جایگاه مشخصگر گروه حرف تعریف بزرگ است. بنابراین بر هستهنمای "ی" و متممنمای "که" تسلط سازهای ندارد. از این رو حضور این دو هسته اجباری است. در حالی که در بند موصولی آزاد هسته سوردار بر هستهنمای "ی" و هستة متممنما تسلط سازهای دارد. در نتیجه حضور آن دو اختیاری است.
خلاصه ماشینی:
"[7b] جمله سؤالی (13) نمیتواند مفعول حرفاضافه with باشد در حالی که گروه اسمی (14) و نیز بند موصولی آزاد (15) میتوانند مفعول حرف اضافه with باشند: (13) * I am going to swat this fly with whether you have finished your book.
زیرا ضمیر فاعلی محذوف برخلاف ضمیر انتزاعی میتواند در جایگاه تحت حاکمیت واقع شود یعنی توسط عنصری از بیرون مشخص میشود ولی از آنجایی که هماهنگی (مقولهای و حالت) در زبان انگلیسی شرط مطلق و تخطیناپذیر و پدیدهای گسترده است و به شدت به شکل واجی- صرفی پرسشواژه پیوند خورده است میانجیگری از طریق رابطه مطابقه بین ضمیر فاعلی محذوف و پرسشواژه در مشخصگر گروه متممنما به نظر مشکلآفرین است.
بنابراین رویکرد کلی که ریمزدیک دنبال میکند فرضیه ساختار مشترک است یعنی پرسشواژه یک سازه مشترک است که در داخل بند موصولی آزاد ایجاد میشود و به مشخصگر گروه متممنما حرکت میکند و در آنجا نیازهای نحوی-معنایی بند اصلی (اطلاعات زیرمقولهای) و بند موصولی (حالت، گزینش مقوله) را برآورده کند.
اگر ساخت موصولی آزاد را همانند یک گروه حرف تعریف مرکب در نظر بگیریم که بند افزودهای برای گروه حرف تعریف باشد در آن صورت هسته سور باید تمام نقشهایی که هسته اسمی بند موصولی عادی ایفاء میکند داشته باشد و نیز هسته باید به عنوان سازهای از بند اصلی نقش ایفاء کند.
بنابراین میتوان جایگاه ژ-ساختی آن را به گونهای طرحریزی کرد که در آن کل ساخت موصولی (هر چی که گفتی) در جایگاه فاعل جمله باشد و گروه سور که نقش مفعولی در بند موصولی دارد، دارای قرینهای از نظر آوایی تهی در مشخصگر گروه فعلی است."