چکیده:
با توجه به رابطه معکوسی که اغلب پیشینه نظری و تجربی خارجی بین توسعه و جرائم خشن نشان داده است، این پرسش مطرح شد که ایا در ایران روند مشابهی وجود داشته است؟ در این پژوهش فرض شد که هرچه سطح توسعه یافتگی اقتصادی ـ اجتماعی استان ها در ایران بیشتر باشد، از میزان جرائم خشن کاسته می شود. برای تبیین مسئله تحقیق از نظریه های فشار ساختاری و خرده فرهنگ خشونت استفاده شده است. روش تحقیق این پژوهش روش آماری است که با استفاده از داده های ثانویه و رسمی انجام شده است. سطوح تحلیل این تحقیق در سطح کلان است و واحد تحلیل استان های کشور (28 استان) است. دوره زمانی مورد مطالعه سال های 1376 تا 1380 است. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های همبستگی پیرسون، همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه مثبت و نسبتا ضعیفی بین توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و ابعاد آن با میزان جرائم خشن در بین استان ها وجود دارد، اما زمانی که هرکدام از اجزای تشکیل دهنده شاخص جرائم خشن (قتل، ضرب و جرح، نزاع های دسته جمعی) با توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و ابعاد آن در رابطه گذاشته شدند، مشاهده شدکه فقط قتل (که 2/2 درصد از کل شاخص جرائم خشن را در برمی گیرد) رابطه معکوسی با توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و ابعاد آن دارد.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي تحقيق نشان مـي دهـد کـه رابطـۀ مثبت و نسبتاً ضعيفي بين توسعۀ اقتصادي ـ اجتماعي و ابعاد آن با ميزان جرائم خشن در بين استان ها وجود دارد، اما زماني کـه هرکـدام از اجـزاي تشـکيل دهنـدٔە شـاخص جرائم خشن (قتل ، ضرب و جرح ، نزاع هاي دسته جمعي ) با توسعۀ اقتصادي ـ اجتمـاعي و ابعاد آن در رابطه گذاشته شدند، مشاهده شدکه فقـط قتـل (کـه ٢/٢ درصـد از کـل شاخص جرائم خشن را در برمي گيرد) رابطۀ معکوسي با توسعۀ اقتصادي ـ اجتمـاعي و ابعاد آن دارد.
درصد تغييرات سال ١٣٨٠نسبت به سـال ١٣٧٦، ٤٧/٦٥ درصـد بيشتر را نشان مي دهد١ و براساس پرونده هاي تشکيل شده در نيروي انتظامي از سال ١٣٧٦ تـا ١٣٨٠ ميانگين قتل ٢/٤٥ مورد به ازاي هر صدهزار نفر جمعيت استان ها است (کمترين مقـدار ١/٠٨ مـورد و بيشترين مقدار ٦/٣٢ مورد) که رتبۀ اول به استان سيسـتان و بلوچسـتان (٦/٣٢ مـورد) و سـپس بـه کرمان (٤/٨٦ مورد)، کرمانشاه (٣/٩٩ مورد)، هرمزگان (٣/٨٨ مورد) و فارس (٣/٧١ مورد) تعلق دارد.
Williams چهارچوب نظري با توجه به نتايج حاصل از مطالعات انجام شده مي توان گفت بين سطح توسعۀ اقتصادي و اجتماعي در مناطق مختلف يک کشور و ميزان جرائم خشن و به ويژه قتل رابطۀ معناداري وجود دارد.
در جمع بندي کلي مي توان گفت براساس ضرايب به دست آمده احتمالاً دليل وجـود رابطـۀ ضعيف و مثبت بين سطح توسعه يافتگي اقتصادي ـ اجتماعي استان ها با دو نوع متفاوت شاخص جرائم خشن در فرضيۀ اول و ابعـاد توسـعه يـافتگي اقتصـادي ـ اجتمـاعي اسـتان هـا (توسـعۀ بهداشتي ، توسعۀ آموزشي و فرهنگي ، توسعۀ زيربنايي ، توسعۀ صنعتي و توسعه در شاخص هـاي منتخب ) با دو نوع متفاوت شاخص هاي جرائم خشن در فرضيۀ دوم آن است که در مراحل اوليۀ ________________________________________________________ ١.