چکیده:
هدایت علمی، از اقسام هدایت الهی بوده و از عوامل متعدد افزایشگر و کاهشگر برخوردار است.علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان، به مناسبت آیات فراوان، به ذکر ابعاد این بحث و بخصوص،بررسی عوامل تاثیرگذار در هدایت علمی پرداخته است. در نوشتار حاضر، که برگرفته از این منبعتفسیری گرانقدر می باشد، با روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی اقسام هدایت الهی و نقش ایمان وعمل صالح در هدایت علمی، همراه با تنظیم منطقی، و تبیین لازم پرداخته است. در قرآن کریم هدایت الهی، دارای دو قسم تکوینی و تشریعی است. هدایت تکوینی نیز، خود،به هدایت علمی و عملی تقسیم می شود. هدایت علمی، همان توفیق درک و فهم معارف حق، وهدایت عملی، توفیق پیروی و التزام عملی نسبت به این معارف است. هدایت علمی نیز دو گونهاست: عام و خاص. هدایت علمی عام، از راه عقل، فطرت و امثال آن، و هدایت علمی خاص، ازطریق ایمان و عمل صالح، قابل تحصیل است.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آیاتشریفه 7 و 8 سوره «شمس» (سوگند به نفس و خلقتکامل و تمام عیار آن، که خدای سبحان آن را بیافرید وسپس تقوا و فجور را به آن الهام کرد)؛ و نیز آیه 30 سوره«روم» (روی دل به سوی دین حنیف و معتدل کن؛ دینیکه مطابق نظام آفرینش، و زبان گویای آن است، نظامی کهخلقت خود بشر نیز بر طبق آن صورت گرفته، نظامی کهدر سراپای عالم حاکم است، هیچ ناحیه اش مخالف سایرنواحی نیست)، دین پایدار هم چنین دینی است؛ علم بهاعمال شایسته و حسنات، و اعمال ناشایست و سیئات، ازاموری دانسته شده که به الهام الهی یعنی افکندن در دل هاحاصل می شود، و منشأ آن علم، این الهامات است.
و این پندار غلط که، وقتی از راه حق منحرفمی شوند گمان می کنند هدایت یافته اند، خود نشانه تقییضقرین است؛ یعنی نشانه آن است که از تحت ولایت خدا درآمده، و در تحت ولایت شیطان قرار گرفته اند؛ چراکه انسانبه طبع اولی خود، مفطور بر این است که متمایل به حقباشد، و به حکم فطرتش می خواهد هر چیزی را که به ویعرضه می شود بشناسد، ولی اگر سخن حقی بر او عرضهشود و او به پیروی هوای نفسش، از پذیرفتن آن سر باز زندو همین روش را ادامه دهد، خداوند مهر بر دلش زده، چشمدلش را کور می کند، و قرینی برایش مقدر می کند، آن وقتدیگر با هر حقی که مواجه شود، آن را بر باطل منطبقمی کند؛ با اینکه فطرتا متمایل به آن است، ولی شیطانش اورا به این تطبیق دعوت می کند؛ در نتیجه، می پندارد که راه،همین است، و نمی فهمد که در بیراهه است، می پندارد که برحق است، و احتمال هم نمی دهد که راه باطل را می رود(ر."