چکیده:
تربیت به منزله یکی از زیرساخت های مهم اجتماعی و مورد توجه ادیان و مکاتب گوناگون در طیاعصار و قرون متفاوت شناخته شده است. نظریه پردازان تعلیم و تربیت با نگاهی همه جانبه به مقولهتربیت، آن را در ساحت های متنوعی طبقه بندی کرده اند که مهم ترین بعد آن، تربیت اجتماعیمی باشد. هدف این پژوهش، بهره گیری از آثار علّامه طباطبائی به منظور بررسی و تبیین دیدگاهایشان در ارتباط با کارکردهای موثر تربیت اجتماعی در جامعه و استنباط اصول و روش های آن برمبنای تالیفات علّامه است. با مراجعه به آرای اجتماعی علّامه طباطبائی می توان به راه حل جامع ومناسبی در این زمینه دست یافت. ازاین رو، این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی می کوشد به اینپرسش پاسخ گوید که علّامه چه کارکردها و اهدافی را برای تربیت اجتماعی صحیح و کارآمد درجامعه مدنظر دارند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که هدف نهایی تربیت اجتماعی موثر درجامعه دستیابی به سعادت و قرب الهی و داشتن جامعه ای بر مبنای قوانین الهی می باشد.
خلاصه ماشینی:
"در مورد مبنای استنتاج این هدفباید گفت که علامه در تبیین کیفیت تشکیل اجتماعاتبشری از قانون به عنوان راه حل اختلافات و رهایی ازخطر تباهی (طباطبائی، 1386، ج 2، ص 178)، عاملحفظ صمیمیت بین افراد جامعه، جلوگیری از آشوب وهرج و مرج طلبی (طباطبائی، 1370، ص 13ـ14)، تأمینحقوق افراد، تضمین بقای جامعه و نوع بشر (طباطبائی، بی تا، ص 146)، منظم شدن امور مختلف زندگی و حلاختلافات غیرقابل اجتناب یاد می کند و معتقد است اینقانون هر فرد را در جایی که سزاوار آن است قرار می دهدتا بدین وسیله، سعادت و کمال وجودی خود را دریابد(طباطبائی، 1386، ج 12، ص 293ـ294).
اما موضوع مهم تر آن است که علامه تنها به اینسطح اکتفا نمی کند که تربیت اجتماعی به رعایت قانونمنجر شود، بلکه فراتر از آن، اعتقاد دارد که این رعایت والتزام باید از درون انسان ها سرچشمه بگیرد؛ چراکهصرف قانونمندی امری خارجی است که به شرایطبیرونی بستگی دارد و ازاین رو، ممکن است با تغییر اینشرایط از بین برود، اما التزام درونی که بر اساس آگاهی بهوجود آمده باشد تحت هیچ شرایطی از بین نمی رود و بهفرد اجازه قانون شکنی نمی دهد.
همچنین وی از وجود تعهدیاجتماعی به عنوان مبنای تشکیل اجتماع نام می برد کهمنجر به عدالت اجتماعی می شود و این عدالت که رکنجامعه است، انسان را از خطر استخدام ـ یعنی اینکه انسانهمواره می خواهد برای رسیدن به مقاصد خود هر چیزاعم از حیوان و نبات و جماد را به خدمت بگیرد و حتیانسان های دیگر را که سد راه او قرار دارند، مسخر گرداندو از آنها بهره وری کند ـ و استثمار توسط دیگران در امانمی دارد (طباطبائی، 1386، ج 5، ص 259)."