خلاصه ماشینی:
"ویراستاران ابتدا با اشاره به اینکه در دههء 90 مجموعهای از ایدهها و سیاستها تحت عنوان«حکمرانی خوب»به مثابه یک پارادایم سیاسی،اجتماعی و اقتصادی در کشورهای در حال توسعه شایع و رایج شده است،به شماری از سیاستها و خط مشیهای مشمول این الگو اشاره میکند،از جمله: -آزاد سازی اقتصادی-سیاسی -شفافیت و پاسخگویی سیاسی -حذف فساد -توسعه جامعه مدنی -توسعهء تجارت آزاد بین المللی -تعیین سیاستهای معطوف به حفاظت از منافع درازمدت جهانی مانند آموزش، بهداشت،محیط زیست -رعایت حقوق بشر از جمله حقوق سیاسی چون آزادی سیاسی،آزادی تجمعات و عضویت از بازداشت غیر قانونی ویراستاران در زمینهء معرفی کتاب مدعیاند قصد آنها وارسی حوزهای است که در آن ابعاد اجتماعی،سیاسی و اقتصادی حکمرانی خوب به صورت موفقیت آمیز در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به تحقق پیوسته است و ای تحقیق بهطور بالقوه به دو دلیل،سهم بسیار مهمی در ادبیات علمی موجود در این زمینه میتواند داشته باشد،یکی اینکه،حکمرانی خوب ارتباط وقیقی با فرآیند جهانی شدن و مباحث علمی و دانشگاهی مهمی که دربارهء ارزش،اعتبار و پیامدهای آن ارائه شده است دارد.
نویسنده در این مقاله به طرح این پرسش محوری میپردازد که آیا احتمال توقف اصلاحاتی که تا کنون اعمال شده وجود دارد و یا اینکه-به تعبیر احتشامی-این رخدادها به نقطهء برگشت ناپذیر رسیده است؟ به ادعای نویسنده،هدف این فصل فراهم سازی اطلاعات اساسی برای بقیهء فصول کتاب است،لذا به برجسته ساخت اصلاحات سیاسی عمدهای که توسط این دولتها اعمال و اجرا شده و به عنوان ابزار تسریع و تشدید مباحث مربوط به حکمرانی خوب عمل کرده است میپردازد؛وی مدعی است که بحرانهای مالی و اقتصادی رانتیر،همراه با بحران مشروعیت،رهبران کشورهای غضور شورای همکاری را مجبور به توجه به واقعیتهای جامعهء خویش از جمله رشد جمعیت و شکاف دولت و جامعه کرده است."