چکیده:
حادثه تروریستی ١١ سپتامبر ٢٠٠١ و حمله آمریکا به افغانستان در فاصله کمتر از یک ماه پس از آن واقعه ، افغانستان را به کانون سیاست خارجی ایالات متحده مبدل کرد. در همین راستا تحولات سیاسی– امنیتی افغانستان پس از حمله آمریکا به این کشور و اشغال آن توسط نیروهای ائتلاف ، به یکی از مهم ترین و پیچیده ترین چالش های منطقه ای و بین المللی در خلال یک دهه گذشته تبدیل شد. این مسئله تحت تاثیر عواملی مانند رویکردها، منافع ، اهداف و سیاست های متفاوت و در مواردی متعارض بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در قبال افغانستان و عدم تحقق یک رویکرد مشترک منطقه ای نسبت به آن بوده است . این تحولات سبب تداوم منازعات سیاسی، اجتماعی و امنیتی در این کشور شده است . در سده کنونی آنچه منافع آمریکا را از دید رهبران این کشور تهدید میکند پدیده تروریسم است . از طرفی نقطه محوری سیاست خارجی آمریکا در هزاره جدید مبارزه با تروریسم است . برای اولین بار است که آمریکا در طول تاریخ خود با بازیگری غیر دولتی به عنوان خطر اصلی مواجه شده ، و لذا آمریکا با تهدیدی مواجه است که میتوان آن را ظهور تروریسم فراگیر نامید. قدرت هژمون آمریکا و نقش حیاتی این کشور در جهان به عنوان ایجاد کننده نظم نوین جهانی و از طرفی حضور پررنگ آمریکا در خاک افغانستان طی چهارده سال اخیر که سرانجام منجر به انعقاد پیمان امنیتی کابل - وشنگتن در زمان دولت اشرف غنی شد، مولفین را بر آن داشت تا به اهداف و پیامدهای سیاست خارجی آمریکا در انعقاد این پیمان و تاثیر آن در امنیت منطقه و جمهوری اسلامی ایران بپردازند.
The terrorism event of 11th September 2001 and invasion of U.S to Afghanistan during less than one month after this event (in 7th of October of the same year) makes Afghanistan as a focal point in U.S foreign policy. In this direction political and security changes in Afghanistan after raid to this country and capture it by allied forces, has been one of the most important and complicated regional and international challenges during past decay. This problem has been under the influence of some factors like bases, interests, objects and different policies, and in some various cases regional and international actors, in face of Afghanistan and uncertainty of common regional policy with respect to it. This changes has caused continuous political, social and security quarrels in this country.
In a present century, whatever threatened the American interests in a view of U.S leaders is terrorism phenomenon. On the other side the focal point of U.S foreign policy in new thousandth is struggle with terrorism. American existence threat in recent years isn't from the side of international famous actors; the main disturbance of U.S leaders isn't arising from the interests struggle with continental powers or provisional powers but their pioneer challenge coming a different kind of actor in a scene. It is for the first time that the U.S during its history encounter with N.G.O actor as a main threat, so the U.S encounter with a threat that can call emergence of emerge terrorism.
U.S hegemony power and vital role of this country in the world is a factor that create a universal new order and from the other side powerful presence of U.S in Afghanistan territory during past 13 years finally lead to drawn up Kabul-Washington security contract during Ashraf Ghany government caused that I reimburse to the role of U.S foreign policy in drawing up this contract and effect of it in the security of region and Islamic republic of Iran.
خلاصه ماشینی:
"در خصوص مبارزه با تروریسم بایستی خاطر نشان کرد که بیگمان آوردگاه اصلی آمریکا برای مبارزه با تروریسم (القاعده و طالبان ) که از دید دولت مردان آمریکا، دشمن حیاتی به شمار میروند، پاکستان است ، هرجند آمریکا طی این چند سال در خاک افغانستان با این دشمنان جنگیده و بعضا با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین مناطق تروریسم پرور پاکستان را نیز مورد هدف قرار داده ، اما پیروزی نهایی در مبارزه با تروریسم هنگامی در افغانستان به دست میآید که زندگی سیاسی و مناسبات قدرت در پاکستان به گونه ای اصلاح شده و نفوذ گروه های بنیادگرا که پشتیبان مادی و معنوی و از همه مهمتر فراهم کننده عمق استراتژیک برای پویش همتایان افغانی خود هستند، حداقل مهار و حداکثر از بین برود.
گرچه نگرش جامعه افغانستان به نظامیان خارجی بویژه سربازان آمریکایی بسیار منفی بوده و مصونیت قضایی نظامیان آمریکایی در چارچوب انعقاد پیمان امنیتی در افغانستان به یکی از مهمترین چالش های بحث برانگیز در زمان حکومت حامد کرزای تبدیل شده و بر مذاکرات واشنگتن و کابل سایه افکنده بود، اما از سوی دیگر رایزنی و ضرورت همکاریهای منطقه ای و بین المللی به نفع مردم افغانستان و ضامن ثبات ، آرامش و صلح کشور به حساب میآمد و لذا به محض روی کار آمدن دولت جدید، پیمان امنیتی جنجالی کابل – واشنگتن را همان گونه که در مبارزات انتخاباتی قول داده بود در اولین اولویت کاری خود امضا کرد."