چکیده:
یکی از روشهای موثّر اقناع مخاطب مخالف یا منکر، استدلال است. در استدلال، برای بیان پیام یا اثبات مطلب، باید بیان علّت کرد. البتّه نیازی به اظهار این موضوع نیست که دلیل، باید به قدری قوی و قاطع باشد که بتواند بحث مورد نظر را به دیگران اثبات و تلقین کند یا اگر اعتذاری لازم است، بتوان به کمک آن عذر خواست. پس استدلال ، بیان دلیلی قاطع برای اثبات یک موضوع است. حالا اگر کسی برای امری دلیلی ذکر کند که استحکام و قطعیّت نداشته باشد یا برخلاف بحث مورد نظر، چیزی را اثبات نکند؛ نوعی طنز یا تمسخر ایجاد میشود و اگر شخص گوینده، منتقد اجتماعی باشد؛ بلافاصله ذهن خواننده از کلام او متوجّه انتقاد و طنز اجتماعی میشود. به نظر نگارنده، یکی از ظرایف شعر خواجة شیراز این نوع طنز است. یعنی به جای این که استدلالی قوی، قاطع و مقنع بیاورد؛ عمدا استدلالی بسیار سست و گاهی مخالف میآورد. من شکّ ندارم که چون خوانندة شعر حافظ، بیان رندانة حافظ را میشناسد و همواره منتظر نکتههای ناب و زیبای ادبی است، وقتی با دلیلی سست یا استدلالی خلاف عرف و تعقّل عام روبه رو می شود، متوجّه میشود که هدف او انتقاد اجتماعی و مبارزه ی فکری با متظاهران ریاکار و زاهدان دروغین است. من این هنر خواجه را که نکتههای بسیار ظریف دارد؛ " مخالف گویی و استدلال عکس" مینامم ولی چون استادم دکتر شمیسا قبلا آن را "دلیل عکس" نامیده اند؛ من نیز همین نام را برگزیدهام. قصدم معرفّی یکی از ظرایف شعرحافظ است
خلاصه ماشینی:
پس شکی باقی نمیماند که کلمة انکار باید چیز دیگری باشد ولی با دقت کردن در بیت، متوجه میشویم که درست با لحن عنادی و علی رغم متظاهرانی که تظاهر به دین داری میکنند اما "چون به خلوت میروند؛ آن کار دیگر میکنند " و با لحن ملامتی خاص حافظ میگوید که اگر دیگران هم گفته باشند که حافظ ترک شراب گفته است؛ شما هرگز باور نکنید که من ترک شراب بکنم چون من این قدر عقل دارم که شراب را انکار نکنم و توضیحی که بر آن افزوده است، برطنز بیت تأکید کردهاست.
ناگهان مسیر پیغام بیت عوض میشود و حافظ میگوید: من که ادعای خرد دارم چگونه ممکن است ترک می، بکنم آن هم در ز مان موسم گل که زمان شوریدگی است و شما باور کنید که این کار از من ساخته نیست و همین باز گشت ناگهانی از حکم مورد قبول همگان، خود ایجاد طنز میکند.
5- به وقت گل شدم از توبة شراب ، خجل که کس مباد ز کردار ناصواب ، خجل (1/305غ) باز هم اگر جای کلمه" توبه" در مصرع اول خالی باشد ؛ مطابق عرف عقلی جامعه، کسی باور نمی کند که توبه کردن از شراب، این قدر باعث تأسف و رنجیدگی خاطر حافظ باشد؛ ولی در بیت میبینیم که چه قدر از این کار رنج میبرد و همین خروج از مسیر عادی کلام، خود باعث ایجاد نوعی طنز شده است.