چکیده:
رویا و خواب از دیرباز جزو موضوعاتی بوده که شاعران و نویسـندگان از آن بهــره جســته انــد. در ایــن مقالــه ، ابتــدا نظریــات برخــی پژوهشــگران و روانشناسان دربارة رویا می آید، سپس نمونه ای از رویاهـا کـه در کتـابهـای دیگر غیر از شاهنامه آمده است ، بررسی می گردد و سرانجام سعی می شـود تـا رویای ضحاک از دیدگاه نقد روان شناختی و سمبلیک، بررسی گردد. درنقد روان شناختی که بیشتر مورد توجه نگارندة این سطور است ؛ بـه نظریـات روان شناسانی چون فروید، یونگ ، آلفردآدلر و ... تاکید شده است . ماخذ ابیاتی که در متن آمده است ، جلد اول شاهنامه بـه کوشـش دکتـر سعید حمیدیان است . و اعدادی که در کنار ابیات آمـده اسـت ، بـه ترتیـب ، عدد سمت چپ ممیز، نشـانگر شـمارة صـفحه و عـدد سـمت راسـت ممـز، نشانگر شماره بیت می باشد.
خلاصه ماشینی:
در ايــن مقالــه ، ابتــدا نظريــات برخــي پژوهشــگران و روانشناسان دربارة رؤيا مي آيد، سپس نمونه اي از رؤياهـا کـه در کتـابهـاي ديگر غير از شاهنامه آمده است ، بررسي مي گردد و سرانجام سعي مي شـود تـا رؤياي ضحاک از ديدگاه نقد روان شناختي و سمبليک، بررسي گردد.
در رؤياي ضحاک ، دقايقي وجود دارد کـه ازيـک نظرگـاه ، هـم بـا ديـدگاههاي روان شناسان و معبراني بزرگ مانند فرويد، يونگ ، آلفرد آدلر، ابن سيرين و...
روايت شده است ، مي توان چنين پنداشت کـه رؤيـاي ضـحاک مـي توانـد هـم ريشـة اهريمني داشته باشد و هم ريشه در ترس و هراسي که در درون وي وجود دارد.
ضحاک ، لحظه اي آرام و قرار نداشت و براي آرام ساختن تلاطم درون و تشويش هاي خود و تغيير سرنوشتي که از زبان موبدان و ستاره شمران شنيده بود، ناگزير بود که بـه ابليس روي آورده ، تسليم اوامر او باشد.
هم چنين يونگ ، پايان سعادتمندانه را براي رؤيا، اجباري نمي داند و معتقد اسـت کـه ممکن است رؤيا به يک فاجعه ختم شود.
(هينلز، ١٣٧١: ١٩٥) فريدون نيز در رؤياي ضحاک در هيـأت و شـکل درخـت سـروي اسـت کـه از کـاخ پادشاهان آشکار مي شود و فر جمشيد دارد و به کردار خورشيد مي تابد و لزوم وجـودش براي جهان ، چون باران است .
(حموي ، ١٣٨٢: ٣٧٥) فرجام سخن اين که ، هر چند فردوسي ساليان پيش داستان هاي شـاهنامه و ازجملـه داستان ضحاک را منظوم ساخته است ، با اين حال ، ضمن نمادين بودن رؤيـاي ضـحاک در اين داستان ، محتوا و درون ماية آن با نظريات روان شناساني چون فرويد، يونگ ، آلفرد آدلر و ...