چکیده:
مدح در اصطلاح ادب فارسی عبارت است از صفت های خـوب کسـی را بویژه در شعر بیان کردن و یا صفت های خوب به او نسـبت دادن . (ح-م- د) و (م-د-ح) لغه قلب یکدیگرنـد، و اگرچـه هـدف یکسـان دارنـد امـا در کاربرد آنها فرق بسیار وجود دارد. حمد، مخصوص ذات الهی ولـی مـدح شامل همة انسانها می شود «فرق میان حمد و مدح از چند جهـت اسـت : ١- مدح، هم برای ذوی العقول و موجودات جاندار می تواند باشـد و هـم مـورد موجودات غیر ذوی العقول و غیر زنده؛ لیکن حمـد فقـط در مـورد موجـود زنده است . ٢- مدح، گاه پیش از احسان است وگاه هم بعد از احسان، لیکن حمد همیشه پس از احسان است . ٣- مدح، گاه مذموم اسـت و ناپسـند و آن را نهی کردهاند، در صورتی که در مورد حمد چنین نیست و بطـور مطلـق و کلی ، حمد را ستودهاند.» (عسکری، ١٣٦٣: ص١٢٥) مدیحه های فراوانی در ادبیات عرب و فارسی و دیگر زبانها مـی تـوان یافـت کـه پـارهای از آنهـا مدایح ناب و خالص هسـتند و بسـیاری دیگـر بـه خـاطر چاپلوسـی و چشـم داشت انعام سروده شدهاند. شعرای دورة جاهلیت ، به دلیل زنـدگی قبیلـه ای، بزرگـان قبیلـه را مـورد مدح قرار داده اند و با ظهور اسلام، فضایل معنوی (به خصـوص مـدح مقـام بلند پیامبر اکرم(ص)) به مدایح راه یافته است . در ادبیات فارسی نیـز بعـد از اسلام به تبعیت از شعر عرب، مدح ناب و غیرناب آغاز شـده اسـت . پـارهای از شاعران در قصاید خود علاوه بر مدح پیـامبر بـه معـراج ایشـان نیـز اشـاره کــردهانــد. در ایــن مقالــه بــه شــرح کلــی مــدح و بررســی اشــعار برخــی شخصیت های دینی و چهار شاعر از میـان شـعرای عـرب صـدر اسـلام و دو شاعر معروف فارسی زبان سبک آذربایجانی پرداخته شده است .
خلاصه ماشینی:
فاطمه شيخلووند عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل مدح ناب در ادبيات عرب صدر اسلام و شاعران برگزيدة سبک آذربايجاني چکيده مدح در اصطلاح ادب فارسي عبارت است از صفت هاي خـوب کسـي را بويژه در شعر بيان کردن و يا صفت هاي خوب به او نسـبت دادن .
چرا که مدح بواسطة سابقة ديرين آن در ادبيات فارسي کـه از قـرون سوم تا امروز به طور مداوم جريان داشته و غالب مدح ها در ستايش سلاطين و جباران و حکمروايان دوره هاي مختلف تاريخ سروده شده لـذا بـا شـناخت شخصـيت ممـدوحين مذکور، مدايح مزبور به آثاري مخرب و گاه تنفرانگيز مبدل گرديده و اين برداشت منفـي از مدح ، اين گونه شعر را در انظـار خواننـدگان ، محققـان و منتقـدان تـاريخ ادبيـات بـا واژه هايي نظير ابتذال ، مداهنه و جيره خواري مقارن ساخته است .
از متون الواح گلي ، سنگ نوشته ها و کتاب هاي کهن که از نياکان و گذشتگان دور بر جاي مانده مديحه هايي دربارة فرمانروايان و حکمرانان اسـتخراج شـده انـد کـه متضـمن اقتدار، پيروزي ها وآبادسازي ها و کشورگشايي هـاي آنـان بـوده اسـت و گـاه بـه متـوني برمي خوريم که شخص حکمفرمايان به تعريف و تمجيد و بيان قدرت ها و کارهاي عظيم خود پرداخته اند تا از زبان خود، به معرفي شخصيت خويش بپردازند و ديگران را از ايـن امور يا اسرار آگاه سازند، اين خودستايي ها را نيز مي توان مدح تلقي کرد.