چکیده:
رویارویی جامعه ایرانی با جهان جدید، واکنشهای فکری و سیاسی مختلفی را در سده اخیر تاریخ ایران برانگیخته و زمینهساز دو انقلاب بزرگ مشروطیت و انقلاب اسلامی بوده است. این واکنشها را به مثابه یک زمینه کلی به سه دسته واکنشهای حکومت، روشنفکران غیردینی و علمای دینی میتوان تقسیمبندی کرد که نظریه سیاسی جدید علمای شیعه در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی در تقابل یا تعامل با آنها شکل میگیرد. بر این اساس، سؤال این است که رابطه میان بستر یا زمینه واقعیت اجتماعی– سیاسی با تحول نظریه سیاسی علمای شیعه همچون آیت الله نائینی و امام خمینی(ره) در عصر قاجار و پهلوی چگونه بوده است؟ در این مقاله با بهرهگیری از روش تفسیری و الگوی نظری جامعه شناسی معرفت ماکس شلر، ضمن تمرکز بر روی واکنشهای فکری- سیاسی طیفهای مختلف روشنفکران و علمای دینی نسبت به مسائل جامعه ایرانی در جهان جدید، به دنبال تأیید این فرضیه هستیم که نظریه سیاسی علمای شیعه بهویژه در اندیشه آیت الله نائینی و امام خمینی(ره) در واکنش به زمینهها و شرایط خاص جامعه شیعی ایران در عصر قاجاری و پهلوی، هر کدام برای رویارویی با مسائل و فائق آمدن بر بحرانهای فکری- سیاسی جامعه شیعی ایران معاصر، در صدد فرارفتن از تقابل ظاهرگرایانه میان سنتگرایی دینی و تجددگرایی غربی بودهاند. بدین ترتیب با ارائه تحلیلی از سیر تحول نظریه سیاسی شیعی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، استدلال میشود که علمایی همچون آیت الله نائینی و امام خمینی(ره) با نظر به شرایط زمینهای، نوع و شدت بحرانهای فکری و سیاسی عصر قاجاری و پهلوی، به صورتبندی نظریه سیاسی شیعه و تحول آن متناسب با مقتضیات شرایط زمانی پرداختهاند. نظریه سیاسی شیعه بدین ترتیب در صدد فراروی از تقابل میان ظاهرگرایی سنتگرایانه و تجددگرایانه به سوی پیوند میان دین و مردمسالاری بوده است.
خلاصه ماشینی:
"در مقایسه با دوره قاجاری، در دوره پهلوی گذشته از مسأله استبداد شاه و نظام حکومتی، پیگیری و اجرای برنامه نوسازی آمرانه یا حکومتی مبتنی بر سکیولاریزم و ناسیونالیزم به تقلید از غرب و پیروی از منافع و سیاست های قدرت های امپریالیستی انگلستان ، آمریکا و اسرائیل در جهان اسلام ، نظریه سیاسی شیعی در اندیشه امام خمینی(ره ) را گذشته از مسأله ضرورت تقید اعمال شاه و نظام حکومتی به اصول عدالت و قانون و نظارت فقهی بر قوانین مجلس ، به سمت ارائه نظریه حکومت شیعی در قالب دریافت جدید از حدود اختیارات و ولایت فقها که فراتر از امور افتاء و قضاء، به امر اجراء نیز تأکید میورزد، هدایت میکند.
در مقایسه با دوره قاجاری، در دوره پهلوی گذشته از مساله استبداد شاه و نظام حکومتی، پیگیری و اجرای برنامه نوسازی آمرانه یا حکومتی مبتنی بر سکیولاریزم و ناسیونالیزم به تقلید از غرب و پیروی از منافع و سیاست های قدرت های امپریالیستی انگستان ، آمریکا و اسرائیل در جهان اسلام ، نظریه سیاسی شیعی در اندیشه امام خمینی(ره ) را گذشته از مسأله ضرورت تقید اعمال شاه و نظام حکومتی به اصول عدالت و قانون ، تفکیک قوا و نظارت فقهی بر قوانین مجلس ، به سمت ارائه نظریه حکومت شیعی در قالب الگوی جمهوری اسلامی و دریافت جدید از حدود اختیارات و ولایت فقها که فراتر از امور افتاء و قضاء، به امر اجراء نیز تأکید میورزد، هدایت میکند."