چکیده:
در طراحی الگوی توسعه جمهوری اسلامی ایران، موارد اختلاف متعددی در میان نخبگان وجود دارد؛ یکی از این موارد اختلافی، مبانی طراحی الگوی توسعه نظام ارتباطات و فضای مجازی به شکل اعم و مواردی مانند طراحی مبانی شبکههای اجتماعی بومی، بهصورت خاص است؛ این مقاله به شناخت و واکاوی همین اختلاف ذهنیتها در این حوزه میپردازد؛ اینکه آیامیتوان فضای مجازی، اینترنت، رسانههای اجتماعی و بهطور خاص شبکههای اجتماعی را براساس فرهنگ و هویت هر کشور، سیاستگذاری، مدیریت و برای توسعه برنامهریزی کرد؟ و اگر ممکن است، اصول حاکم بر آن چه خواهد بود؟ و ... . این مقاله، تفاوت عمدهای با عموم کارهای پژوهشی موجود در کشور دارد؛ عموم پژوهشهای صورت گرفته در کشور، در این حوزه، با اتخاذ رویکردی ماتریالیستی و احتساب فرهنگ به مثابه یک متغیر وابسته در برابر متغیرهای مستقلی مانند فناوری، به دنبال یافتن نوع و عمق تأثیرات فضای سایبر، رسانهها و شبکههای اجتماعی بر فرهنگ و هویت ما هستند. در حالیکه در این مقاله، با استفاده از روش کیو، سعی براین بوده است تا ذهنیتهای موجود در بین نخبگان، مدیران، سیاستگذاران، فعالان و دستاندرکاران حوزه فضای مجازی را نسبت به نقشی که میتواند فرهنگ و هویت، به مثابه یک متغیر مستقل بر ایجاد شبکههای اجتماعی بومی داشته باشد، را شناخت؛ در این تحقیق با تجزیه و تحلیل پرسشنامههایی که در اختیار فعالان مؤثر فضای مجازی کشور قرار داده شد، بهصورت روشن، در پایان 5 نوع ذهنیت نسبت به این مسئله (نقش فرهنگ و هویت ملی در شکلگیری شبکههای اجتماعی) یافته شد که ابعاد هرکدام از آنها در این مقاله بهصورت اختصار ولی گویا توضیح داده شده است؛ امری که پیش از این در پژوهشهای مشابه سابقه نداشته است. و در پایان این مقاله نیز براساس درکی که از این ذهنیتها و نسبت مابین آنها پیدا شده، توصیههایی عملیاتی برای سیاستگذاران کشور در این حوزه مطرح گردیده است.