چکیده:
یکی از کارکردهای مهمی که شرکتهای تولیدی در حوزه مدیریت زنجیرۀ تأمین با آن سر و کار دارند و تصمیمهای مربوط به آن، تأثیر بهسزایی روی رقابتپذیری آنها دارد، «مدیریت سفارشهای زنجیرۀ تأمین» است. اما در این مسیر، مسائلی پیش روی مدیران است که از جمله آن میتوان به الف) انتخاب بهترین ترکیب، از میان سفارشهای رسیده به زنجیرۀ تأمین و ب) تعیین دقیق بهای تمام شده انجام یک سفارش اشاره کرد. با توجه به این دو موضوع مهم در این تحقیق، از دو رویکرد بهینهسازی ریاضی و شبیهسازی دینامیکی به منظور طراحی مدل کمی مدیریت سفارشهای زنجیرۀ تأمین برای دو قطعۀ مورد استفاده در زنجیرۀ تأمین یک شرکت خودروسازی استفاده میشود. در فاز اول با استفاده از رویکرد بهینهسازی ریاضی سعی شد تا ترکیب بهینه سفارشهای واصل شده به زنجیرۀ تأمین تعیین شود. در فاز دوم با استفاده از خروجیهای فاز اول و با استفاده از رویکرد شبیهسازی دینامیکی، بهای تمام شده سفارشهای انجام شده، هر چه دقیقتر مشخص شد. قابل ذکر است که ساختار هزینهای به کارگرفته شده در این تحقیق، مبتنی بر دو رویکرد هزینهیابی سنتی و هزینهیابی بر مبنای فعالیت است. درنهایت محقق به مقایسه دو رویکرد هزینهیابی سنتی و هزینهیابی بر مبنای فعالیت پرداخت. نتایج نشان میدهد که رویکرد هزینهیابی بر مبنای فعالیت در مدیریت سفارشهای زنجیره تأمین از رویکرد هزینهیابی سنتی کارآتر عمل میکند.
خلاصه ماشینی:
"این مشـکلات عبارتند از: ١- عدم انتخاب درست سفارشها ٢- عدم محاسبۀ دقیق هزینۀ سفارشها ٣- عدم قیمت گذاری دقیق سفارشها ٤- عدم پویایی مدلها، ابزارهای تحلیل سبد سفارشها و تحلیل هزینه ها به عبارتی زمانی میتوان در حوزة مدیریت سفارشهای زنجیرة تأمین بهتر عمل کـرد و بـه شاخص های مهم این حوزه دست پیدا کرد که بتوان به دو پرسش ذیل به خوبی پاسخ داد: ١- بدانیم از میان سفارشهای رسیده، کدام یـک را بـرای انجـام بپـذیریم و کـدام یـک را رد کنیم ؟ ٢- بتوانیم هزینۀ تمام شدة انجام هر یک از سفارشها را به طور دقیق محاسبه کنـیم تـا بـر مبنای این محاسبات، قیمت گذاری بهتری روی محصولات خود داشته باشیم ؟ به همین منظور در این تحقیق سعی شد تا در فاز اول بـا تکیـه بـر رویکـرد هزینـه یـابی بـر مبنای فعالیت ٣ و با استفاده از فنون برنامه ریزی ریاضی سبد بهینه سفارشها و در فـاز دوم بـا استفاده از شبیه سازی دینامیکی ٤ بهای تمام شده این سـفارشهـا بـه طـور دقیـق تعیـین شـود.
در ادامه میخواهیم بـه ایـن پرسـش پاسـخ دهیم که : • آیا نرخ مخازن هزینه که در مدل فاز اول به کـار گفتـه شـد، نـرخهـای دقیـق و درسـتی هستند؟ و در صورتی که این نرخها دقیق نیستند، میتوان بـا اسـتفاده از رویکـرد شـبیه سـازی دینامیکی به تخمین دقیق تر این نرخها پرداخت ؟ • به واقع بهای تمام شدة انجام یک سفارش برای شرکت چه قدر خواهد بود؟ تمامی این پرسش ها و سایر پرسش های ممکن میتواند سبب آن باشـد کـه اسـتفاده از رویکـرد شبیه سازی دینامیکی توجیه شود."