چکیده:
بسیاری از شرکتها برای پیشبرد اهداف خود نیازمند خرید خدمات حرفهای (مثل خدمات مدیریتی، بازاریابی، حسابداری، حقوقی، و فناوری اطلاعات) از پیمانکاران ارائه دهنده این نوع از خدمات میباشند. قرارداد بین کارفرمایان و پیمانکاران خدمات حرفهای باعث شکلگیری نوعی رابطه عاملیت میشود و لذا بکارگیری تئوری عاملیت برای تنظیم روابط بین آنها میتواند امکان پذیر باشد. اما از آنجاییکه موضوع مبادله در خرید خدمات حرفهای دانش انتزاعی میباشد و عدم تقارن دانش بین کارفرما و پیمانکار وجود دارد، نمیتوان تئوری عاملیت را به همان شکلی که رواج دارد، استفاده نمود. لذا مقاله حاضر سعی دارد از منظر نظری، تئوری عاملیت را توسعه دهد تا قابلیت بکارگیری در رابطه بین کارفرما و پیمانکار خدمات حرفهای را داشته باشد. در این مقاله پیشنهاد میشود که در صورت امکان ترکیبی از قراردادهای مبتنی بر رفتار و مبتنی بر نتیجه برای خرید خدمات حرفهای مورد استفاده قرار گیرد. همچنین در این مقاله دلایل دشواری یا غیر ممکن بودن کنترل مستقیم رفتار پیمانکار و اندازه گیری نتایج خدمات حرفهای بیان میشود؛ و دو مکانیزم جایگزین (1) اعتماد و خود کنترلی و (2) کنترل غیر مستقیم (در قالب چهار گزاره نظری) برای کاهش فرصت طلبی و حل بخشی از مسائل عاملیت در رابطه بین کارفرما و پیمانکار خدمات حرفهای ارائه میشود.
خلاصه ماشینی:
"اشکالی که به راهکار اول وارد می شود این است که بسیار هزینه بر است و در ضمن ، بکارگیری جامع ترین سیستم های کنترلی نیز نمی تواند عدم تقارن اطلاعات بین کارفرما و پیمانکار را به طور کامل از بین ببرد [١٠]؛ این مسأله در شرایطی مثل رابطه بین وکیل و موکل (یا رابطه بین مشاور مدیریت و مدیر) که طرف عامل دارای دانش به مراتب بیشتری از کارفرما می باشد و خدماتی که طرف عامل ارائه می دهد به طور طبیعی با ابهام همراه است ، می تواند امکان فرصت طلبی بیشتری برای طرف عامل ایجاد کند [١٦].
اما این فرض در رابطه بین پیمانکار خدمات حرفه ای و کارفرما (به دلیل ابهام ذاتی خدمات حرفه ای و قدرت دانشی پیمانکار ارائه دهنده خدمات حرفه ای در برابر کارفرما) از دو جنبه مردود می باشد [٢], [١٧]: (١) قبل و حین تنظیم قرارداد، تشخیص اینکه واقعا به چه نوع و میزانی از خدمات احتیاج دارد، برای کارفرما بسیار دشوار است ، و (٢) پس از قرارداد، کارفرما نمی تواند به راحتی متوجه شود که کار چگونه باید انجام شود و لذا کنترل رفتار و عملکرد پیمانکار برای وی دشوار خواهد بود.
این شرایط (مادامی که نشانه های عدم اعتماد مثل تمایل به کنترل شدید از سوی یک یا هر دو طرف قرارداد مشاهده نشده باشد)، می تواند موجب کاهش سوء تفاهم ها و اعتماد سازی در رابطه بین کارفرما و پیمانکار ارائه دهنده خدمات حرفه ای شود [٣]."