چکیده:
در استراتژی کلان هر دولت، «امنیت ملی» به عنوان اصلی بنیادین به حساب میآید. در دهههای اخیر، دولتهای اسلامی منطقه خاورمیانه و جهان اسلام متحمل هزینههای سنگینی شدهاند. چالشهای منازعه میان اعراب و اسرائیل و مداخلات فزاینده قدرتهای فرامنطقهای (امریکا) و قدرت منطقهای (اسرائیل)، و همچنین به دلیل ناکارآمدی برخی از دولتهای عربی وابسته به غرب در تأمین امنیت منطقهای، موجب شده است امنیت ملی ایران نیز به مخاطره بیفتد. سؤال اساسی که در این پژوهش مطرح می شود این است که ایران به عنوان یک قدرت مهم و برتر منطقهای و نیز سایر دولتهای اسلامی منطقه و جهان اسلام، چه استراتژی کارآمدی را میتوانند اتخاذ کنند تا از واگرایی به همگرایی و اتحاد نایل آیند و در نتیجه امنیت ملی آنها بهطور پایدارتری تأمین شود؟ پژوهش حاضر در پی ارائه این استراتژی است که با توجه به دومینوی انقلابات در کشورهای عربی، دولت ایران با همراهسازی سایر دولتهای اسلامی منطقه خاورمیانه و با بهکارگیری رویکرد نظری «موازنه تهدید»، خواهند توانست در مقابل مداخلهگرایی امریکا- اسرائیل بازدارندگی ایجاد کنند، در غیر این صورت باید وضعیت ناامنی موجود در جهان اسلام را برای آیندهای نامعلوم تحمل کنند. رهیافت پژوهشی این اثر به روش تبیینی و با استفاده از مدل هندسی تدوین شده است.
With justice and Development party''s taking over affairs in Turkey at 2002، foreign policy of this country has been changed significantly since 2002.The government emerged from this party has taken a multilateral، active، dynamic and independent foreign policy، that pursuit expansion of ties with western countries and integration in to west، on one hand، and reinforcement of the policy of «looking at East»، on the other hand simultaneously. The Term of Neo-ottomanism or new ottomanism has become common in conceptualizing the dominating approach of new Turkish foreign policy. In this direction، a question that can be raised is on what structures the approach of new Turkish foreign policy are based? The hypothesis of this research is that the new Turkish foreign policy is understandable on the basis of a cultural and historical background derived from identical configuration. Based on this approach، the expansion of this country''s ties with geo politic regions of Middle East، central Asia، Caucasia، Balkan، and North Africa، which have been some part of Ottoman Empire previously، is of high priority on new Turkish foreign policy along with concern about Turkey''s convergence to the west. In present research، the nature of roles، interests and objectives that defined by current Turkish statements for the country''s foreign policy regionally and Trans regionally is explored، while the relationship between identity and foreign policy of Turkey is illustrated.
خلاصه ماشینی:
"سؤال اساسی که در این پژوهش مطرح می شود این است که ایران به عنوان یک قدرت مهم و برتر منطقه ای و نیز سایر دولت های اسلامی منطقه و جهان اسلام، چه استراتژی کارآمدی را می توانند اتخاذ کنند تا از واگرایی به همگرایی و اتحاد نایل آیند و در نتیجه امنیت ملی آنها به طور پایدارتری تأمین شود؟ پژوهش حاضر در پی ارائه این استراتژی است که با توجه به دومینوی انقلابات در کشورهای عربی ، دولت ایران با همراهسازی سایر دولت های اسلامی منطقه خاورمیانه و با به کارگیری رویکرد نظری «موازنه تهدید»، خواهند توانست در مقابل مداخله گرایی امریکا- اسرائیل بازدارندگی ایجاد کنند، در غیر این صورت باید وضعیت ناامنی موجود در جهان اسلام را برای آیندهای نامعلوم تحمل کنند.
بر اساس نظریه موازنه تهدید، جمهوری اسلامی ایران می تواند در صورت تثبیت دولت های نوظهور که در اثر دومینوی انقلابات در خاورمیانه پدید می یند، با تدابیر دیپلماسی فعال، دولت های منطقه را در برخی از حوزه های فعالیت سیاسی نظیر شاخصه های تأثیرگذاری در تصمیم ریهای سازمان ها و نهادهای بین المللی ، به ویژه مساعی لازم در صدور قطعنامه های بین المللی ، اعلامیه های جهانی حقوق بشر، اجلاس ضد تبعیض نژادی، سازمان کنفرانس اسلامی ، سازمان جنبش عدم تعهد، بهبود روابط با شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب، ایجاد سازوکارهای حل وفصل اختلافات به صورت مسالمت آمیز، هماهنگی مشترک شبکه های رسانه ای و سیاسی در سفارت خانه های جهان برای تأثیرگذاری بر رفتارهای مداخله گرایانه امریکا و اسرائیل در منطقه و نیز تجدیدنظر در روابط دیپلماتیک، ترغیب کند."