چکیده:
رویکارآمدن پوتین سبب توجه دوبارة روسیه به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بهویژه کشورهایی (مصر، عراق، سوریه، فلسطین و یمن) که در گذشته حوزة نفوذ اتحاد شوروی بودند، شد. علت توجه جدی روسیه به خاورمیانه در دورة جدید چیست؟ بهنظر میرسد که تلاش روسیه برای حضور در این منطقة راهبردی، بهدلیل ضرورتهایی مانند احیای نقش روسیه بهعنوان یک ابرقدرت قادر به رقابت با آمریکا با هدف حضور دائمی و ایفای نقش تثبیتشده در تحولات منطقه، فروش سلاح و دستافزارهای نظامی به کشورهای منطقه، ترس از گسترش تروریسم و افراطیگری از خاورمیانه و شمال آفریقا به مناطق مسلماننشین جنوب این کشور درصورت غفلت از این منطقه و درنهایت تجارت کالاها و خدمات با این کشورها بود. به همین دلیل است که روسیه تلاش کرد تا افزون بر گسترش روابط با ترکیه، ایران و عربستان سعودی، در کشورهایی همچون مصر، یمن، عراق، سوریه، فلسطین و اسراییل بهعنوان حوزة نفوذ حاضر شود. هدف این نوشتار بررسی سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا در دورة پوتین با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی است.
Since the collapse of the Soviet Union، until the rise of Putin''s in the Russia، Because in the West-centric approach in the foreign policy، the West Asia and North Africa in foreign policy of this country have، no place. Putin on the rise، Russia''s renewed interest in the this regions. In the course of its efforts to participate in this strategic area، because of implications for the revival of Russia as a superpower that can compete with America with the goal of establishing a permanent presence and take a role in regional developments، sale weapons and military equipment to the region، Fear from the spread of terrorism and extremism from West Asia and North Africa to Muslim south areas If neglect this area، and Finally the trade of goods and services in these countries. In this period، Russia attempted In addition to expanding relations with Turkey، Iran and Saudi Arabia in countries such as Egypt، Yemen، Iraq، Syria، Palestine and Israel as the sphere of influence of USSR، be present.the purpose of this study، is examining of foreign policy of Russia in this period.
خلاصه ماشینی:
"در پاسخ به این پرسش می توان گفت که ملاحظاتی چون تلاش برای احیای موقعیت روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ با هدف حضور و نفوذ دائمی در خاورمیانه و شـمال آفریقـا و ایفـای نقـش در تحـولات آن ، جلوگیری از حمایت کشورهایی مانند ترکیه و عربستان از تروریسم و افراط گـری در چچـن ، فروش سلاح به کشورهای منطقه و انگیزه های اقتصادی و تجاری سبب توجه روسـیه بـه ایـن منطقه در دورة جدید شده است .
به همین دلیل است کـه در سـند «تـدبیر سیاسـت خـارجی روسیه » در سال ٢٠٠٠ که در اوج مبارزه طلبی های پـوتین پـس از تحقیـر مـسکو در کـوزوو تصویب شد، منطقة خاورمیانه و شمال آفریقا به عنوان اولویت پنجم ، پس از کشورهای مـستقل هم سود، اروپا، آمریکا و آسیا قرار گرفت ؛ امـا از ابتـدای هـزارة نـو و بـا لغـو توافـق گـور چرنومردین تلاش ها برای از سرگیری روابط با منطقه ، جدی تر شد؛ بـه گونـه ای کـه سـخن از «اتحاد راهبردی » در برخی نشست های روسی و خاورمیانه ای به میان آمد و مسافرت هایی نیز از سوی مقامات روسی به این منطقه صورت گرفت (کرمی ، ١٣٨٤، ص.
در این راستا است که با روی کار آمـدن پـوتین در دورة دوم و رهـایی از مشکلات داخلی ، تلاش کرد تا نفوذ روسیه در کشورهایی که در گذشته متحد این کشور بودند احیا شود و رابطة خوبی با همة کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا یعنی حکومت های مسلمان ضد آمریکا همچون حکومت سوریه و ایران ، حکومت های طرفدار آمریکـا همچـون عربـستان سعودی ، مصر و قطر و حتی حکومت هایی که آمریکا به شکل مستقیم در آن ها حضور دارد یعنی افغانستان و عراق برقرار کند تا از این راه نفوذ ایالات متحده را به چالش بکشد."